سلام دوستان من یک ماهه عقد کردم و از روزی که عقد کردم هر لحظه دعوا کردیم نامزدم قبل عقد به همه حرفام و کارام اکی میداد ولی بعدش دقیقا به همه حرفام گیر میده حرف میزنه ناراحت میشه واقعا موندم چیکار کنم؟؟؟ اینم بگم من قبلا دوستی داشتم که همو خیلی میخواستیم سر لجبازی با نامزدم ازدواج کردم کار هر روزو هر لحظم شده گریه کمکم کنید خواهش میکنم
عزيزم ميتونم بپرسم جفتتون چند سالتونه؟؟؟نوشته اصلی توسط delshekaste123
سلام
اصلا شما نامزدتو دوس داری؟هنوز تو دلت دوس پسرتو دوس داری؟
با لجبازی هیییچ زندگی زندگی نمیشه
دقیقا یکی از اشناهای ما از سر لجبازی با خانوادش با فامیلشون ازدواج کرد در حالی ک یکی دیگرو دوس داشت و تنها دلیل مخالفت پدرش این بود ک من دختر به غریبه نمیدم
و هیچ وقتم نتونس بهش احساسی داشته باشه....سر هر چیز کوچیکی بحث و دعوا...
بعد یک سال و نیم هم جدا شد ....چون خودش نخاس ک ب این ادم علاقه مند شه...
فقط باید خودت سعی کنی،باید خودت بخای،خودت سعی کن اینقد ب همسرت نزدیک شی که همه اون احساس و علاقه ک ب اون پسر داشتی برای همسرت بذاری...اینجوری مشکلاتتونم کم میشه....محو میشه اصن دیده نمیشه
خب دیگه اشتباه بزرگیه که برای لجبازی بخوای خودت رو از چاله ای به چاه بندازی ...
این اشتباه رو خیلی از افرادی که با احساس و نه با عقل جلو میرن ..میگیرن .. و بعد مثل شما ارمغانی جز پشیمانی دریافت نمیکنن
بهتره تا اتفاقی بین شما نیفتاده در مورد ادامه زندگی با ایشون به نتیجه ای قطعی برسید
در این میان میتونید با مشاورازدواج و خانواده مشورت کنید و از تکرار تجربه ای تلخ در سالهای اینده جلوگیری کنید
خـــــدانـگهــــــدار
سلام دوست عزیز
ب نظرم اول باید ذهنتو از دوستیه قبل از عقدت خالی کنی و دیگه بهش فکر نکنی.بعد از اون مشکلتو با نامزدت حل کنی.
بحث و مشکلات ی چیز عادیه تو دوره ی نامزدی چون دوره ی شناخت دو طرف از همدیگه اس اما چیزی ک حایز اهمیته ریشه یابی کردنه مشکلاته و حل کردن اونا.
با دعوا و لجبازی کار خرابتر میشه عزیزم با نامزدت اگه از در محبت صحبت کنی شاید مشکلت راحتتر حل شه.
shiva ...
man 28 va namzadam 26 saleshe, va duste ghablim 32 sale va kamelan arumo pokhte budan sare hame chi moteghaedam mikard arumam mikard...... vali alan namzadam badtar ba harfash asabanim mikone aslan nemitune arumam kone baade daava har harfi ke mizane dobare atishi mikone mano
niloofar...
mamnoonam azizam az rahnemaee ke kardi ...azizam man alan hameye talashamo mikonam ke namzadamo dus dashte basham vali harfaee ke mizane iradaee ke migire tafsir haee ke az harfam mikone divunam mikone, nemidunam chi konam
mamnoonam vali nemitunam baese bi aberuee khodamo khunevadam sham hazeram ye omr azab bekesham vali madaram narahat nabashe
akhe azizam nemitunam mohebat konam hatta man mazerat mikham ino migam boos ham nemidam va unam mikhad, aslan yeki az moshkelatemun hamine
میشه لطفا فارسی تایپ کنی عزیزم؟
شما داری تو ذهنت همسرتو با یکی دیگه مقایسه میکنی
شما به همسرت محبت نمیکنی؟حتی از کلمات مبت امیز استفاده نمیکنی؟
اره تو ذهن خودم مقایسه میکنم ... هیچ محبتی نمیکنم چون واقعا با حرفاش ازرده ام کرده
من تو ازدواج اولم شرایط شما رو داشتم...عقد کرده بودیم..ب عروسی و این چیزا نرسید
من نمیتونسم بهش محبت کنم...چون همون هفته اول فهمیدم بهم خیانت کرده...هرکاری میکردم نمیشد....از دلم رفته بود بیرون...احساس میکردم بهم ظلم شده و واقعا هم شده بود..
ولی اگه خودت بخای میتونی..از اس شرو کن.وقتی خونه نیس بهش اس بده..بهش ابراز علاقه کن تو اس...همیشه با خودت تکرار کن ک دوسش داری...مدام این جملرو بهش بگو...اینجوری خودتم باور میکنی ک دوسش داری..
مردا واس همین ک نیازا و غرایضشون رفع شه ازدواج میکنن..همونطور ک تو از همسرت انتظار محبت داری...اونم از تو انتظار داره...با محبت همه چی حل میشه مطمئن باش....
مقایسه خییییلی بده...خیلیییی باعث مشکل میشه...همیشه بگو همسر من بهترینه
اگه خودت بخای میشه عزیزم
بله متاسفانه تو ذهنم مقایسه میکنم... اصلا محبت نمیکنم یعنی نمیتونم کنم
من الان دقیقا همش تو ذهنم جدایی هس برا همین هیچ تلاشی برا داشتنش نمیکنم از یه طرفم واقعا نمیخوام باعث ناراحتی پدر مادرم بشم موندم چی کنم
عزيزم بدترين ظلمو در حق خودتو نامزدتو دوست قبليت كردي...
اخه با لجبازي مگه ميشه زندگي كرد؟
اگه كارت با نامزدت به جاهاي باريك نكشيده جدا شو بهتر از زندگي كردن باهاشه
مطمئن باش به اميد اينكه وارد زندگي شي بعد عاشقش شي اشتباه بزرگي و انجام دادي
بجاي حل مسئله صورت مسئله رو پاك كردي..
خب هر پدر و مادري صلاح بچه شو ميخواد
اونا بعد يه مدت فراموش ميكنن
بايد به خودت زمان ميدادي براي فراموش كردن عشق قديميت بعد يكي ديگرو انتخاب ميكردي...
جداشي خيلي بهتره تا روز به روز افسرده تر شي
دوست قبليت وقتي فهميد نامزد كردي هيچي نگفت؟
اون هنوزم میمیره برام اولا که گفتم جواب مثبت دادم هر کاری کرد منصرفم کنه به برادرم گفت انقد برا برادرم گریه کرده بود برادرم اومد گفت چطور دلت میاد این کارو با خودتون کنین... به مادرم زنگ زد که نزارین..... ولی من منصرف نشدم.... الانم نمیتونم جدا شم خودم حاضرم زجر بکشم ولی کسی رو عذاب ندم
سلام
عزیز شما خیلی خود محور و خود خواهی زندگی دو نفر دیگر رو هم خراب کردی. اصلا با این شرایط کالای ازدواج نیستی. بهتره جدا شی تا بچه ای رو هم بدبخت نکردین. موفق باشین
ممنونم حقیقتو گفتین فقط فکر خودمم چون اینجوری در مورد دوسته قبلیم دیدم که همش خواسته من بشه,همش منتو بکشه ,و.... الان نمیتونم حرفای نامزدمو قبول کنم ........الان غیر جدایی برام راه حل نشون بدین
بنظرم بجز جدايي بهترين راهت اينه كه اونو فراموش كنيو كم كم نه از رو اجبار علاقه مند بشي به نامزدت
براي فراموشي خودتم بايد بخواي تا بتوني
عيب و نقص هاشو همش تو ذهنت بيار به خوبياشم اصلا فكر نكن...
اگرم نتونستي حتما يه مشاور برو.
شايد مشاور با جفتتون حرف بزنه بگه بدرد هم نميخورين اونجوري بهونه هم داري براي جدايي.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
نظرت چیه؟