با سلام
من 24 سالمه مجرد هستم
بین یک دو راهی موندم راهنمایی مشاوره میخواستم
5سال قبل پسر عمه ام به من ابراز علاقه کرد و منم قبول کردم چون دانشجو بود و از طرفی میشناختمش ولی بعد یکسال از دانشگاه انصراف داد و مشکلات شروع شد
من 2ساله براش شرط دانشگاه و مدرک و کار گذاشتم اما کاری نکرد و فقط حرف زد. من خودم ترم آخر ارشد هستم و برام سخته قبول اینکه همسرم درس نخونده باشه
به کار بازار مشغول شد
5 ماه کلا ارتباطی نداشتیم سر مسائلی بحثمون شده بود و تموم کردیم دو طرف
البته یک مساله دیگه هم در رابطه من و پسرعمه ام هست اینه که از مسائلی از زندگی من آگاه بود که مشاور قبلی م گفته بود بهتره با کسی که از گذشته ات آگاههه ازدواج نکنی و این هم در تصمیمم دخیل بوده
حالا اومده میگه دانشگاه ثبت نام کرده و یک شرکت مشغول کار شده
اما من توی این مدت با یکی از هم دانشگاهیام آشنا شدم و ارتباطمون نزدیک شدو عاطفی شد کم کم و به قصد ازدواج رسیده منم موافقم چون خانواده اش مثل من فرهنگی ان و من و این هم توی یک دانشگاه یک رشته خوندیم و حس میکنم با این اوصاف درک بهتری از هم داریم.
اما نمیدونم باید چیکار کنم
تصمیم درست کدومه
جریان پسرعمه ام رو خانواده م میدونستن البته گفته بودم که بدون کار و درس نمیخوامش اما خب هنوز کسی نمیدونه رد کردمش
موندم شدیدا دچار درگیری فکری شدم نمیدونم کار درست چیه
ممنون میشم راهنمایی ام کنین