با سلام ... دوستان من در یک خانواده بسیار متدین و مذهبی متولد شدم و الحمدلله خودم هم بسیار معتقد و متدین هستم ولی احساس می کنم به بیماری فوت فتیش مبتلا شده ام ... گاهی اوقات مجبور می شوم و اینقدر روی من فشار میادم مجبور میشم برم سراغ سایت های مربوط به این موضوع و عکس و فیلم ببینم و داستان بخونم و گاهی اوقات خودارضایی می کنم ... خیلی عذاب وجدان دارم چون این اختلال اصلا با مبانی من جور درنمیاد. خیلی اذیت می شوم خیلی کمکم کنید خواهشا.
سلامنوشته اصلی توسط کمک احتیاج دارم
عزیز ببین خودت میگی بیماری, پس این یک بیماریه و شما آسیب دیدی این که دیگه خجالت و از خود بد آمدن نداره!!!!!!!!؟؟؟ هر چی بیشتر از خودت بدت بیاد و بیشتر خجالت بکشی و احساس گناه کنی
بیشتر در این بیماری فرو میری!
روش و راه حلشم مراجعه حضوری به یک مشاور آگاهه. پس سخت نگیر و زودتر به یک مشاور رجوع کن و نگران هم نباش. موفق باشی
راه دیگی غیر از مراجعه حضوری نداره؟ در ضمن من شدت و ضعف این اختلال رو نمیدونم .
چرا خجالت میکشی!!!!!!؟؟؟؟ مشاور و دکتر محرمند عزیز. شدت و ضعفش رو بگزار کارشناس امر تشخیص بده و درمانش رو هم اون.
ببین گلم بیماریهای بدن فیزیکی طریقه درمان صحیحشون رفتن به دکتره و بیماریهای بدن روانی ما نیز مشاور و روانپزشک. موفق باشی
ما از لحاظ اعتقادی و مکتبی با جامعه تفاوت داریم نمی خواهم تشریح کنم اما خوب کلش در این خلاصه میشه که ما خیلی زیاد بر روی عقاید و مکتبمان تعصب داریم ما ارتباط قوی با مذهب داریم کسی مثل این گرفتاری این اختلال خبیث بشه خیلی موجب ننگ و عاره.
من فكر نميكنم بيماري باشه آخه مگه ميشه نيازو بيماري دونست اطلاع دقيقي ندارم ولي همينقدر كه ايشون ميخان ارضا بشن و نياز دارن بخاطر نيازشون و نداشتن همسر و نرفتن به سراغ خانمهاي...باعث اين اختلال شده وگرنه بيماري نيست بنظرم اگر امكانش براشون فراهم بشه با خانوادشون درميون بذارن تا ازدواج كنن تا جلوي اين اختلال گرفته بشه و گرنه اگه بخان هي ادامه بدن و ذهن و فكرشون مشغول اين اختلال بشه 24ساعته اونوقت بيماري ميشه گفت
سلام
جهت اطلاع شما
این بیماری اولین بار توسط آلفرد بینت، روان شناس فرانسوی شاخته و معرفی شد. و ازدواج درمانی برای آن محسوب نمیشه.
موفق باشید
من اگر مراجعه حضوری نکنم چی میشه؟
عزیز لطفا نقل قول کن که متوجه بشم.ممنون
بدتر و بدتر میشی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
الان كه رفتم تو گوگل سرچ كردم متوجه شدم من فكر ميكردم ايشون نياز دارن با فيلمو عكس خودشون رو ارضا كنن اما الان ك معني فوت فتيش يعني علاقه به پاي جنس مخالف هست رو خوندم واقعا بيماريه و حق كاملا باشماست
من مقاومت ميكنم اما به روانشناسان و روانكاوان و روان پزشکان مراجعه نمي كنم
جوون خوب ما مشاورین و روانشناسان و دوستان خوبمون روانپزشکان زیاد هم آدمهای بدی نیستیم
و به قول عوام خل و چل هم نیستیم
باور کن در هم میشکنی اعتقادات مذهبی و....... جواب نمیده همانطور که در مورد بیماری قند و فشار خون و قلب و عروق هم جواب نمیده , پسر گلم . حتما مشاوره و دارو میخوای
موفق باشی
من فكر نكنم به این شدت باشه که دارو مصرف کنم .
اول باید بری آنالیز بشی بعدش تازه گلم دارو که ترس نداره, شایدم نخوای.موفق باشی
روشهای رفتارگرایی در کنترل این مشکل می تواند بسیار موثر باشد:درمانهای اجتنابی یعنی مواجهه واقعی یا خیالی با محرک نامطلوب و سپس دریافت یک محرک نامطلوب مثل ضربه برقی می تواند در درمان این مشکل موثر باشد. مثلا درمانگر باید بیمار را با موقعیتهای تحریک کننده مواجه کند و هر گاه که بیمار دچار تحریک شد، ضربه الکتریکی به وی وارد نماید تا به مرور این موقعیتها برای وی انزجار آور شود.
**دو روشی که در ادامه عنوان می گردد مربوط به کنترل خیالپردازی های این بیماران است. مسلما تا زمانی که خیال پردازی در میان نباشد فرد این گونه در برابر این نوع محرکها تحریک نمی شود. لذا دو روش ذیل به این منظور ارایه می گردد:روش دیگر عادت آموزی است. در روش عادت آموزی، فرد باید با افکار تحریک کننده خود دایما مواجه شود. برای مثال تمام افکار آزاردهنده و تحریک کننده خود را پیدا کرده و انها را بر روی یک نوار ضبط کند(حتی در این زمینه فیلمهای ویدیویی آموزشی هم وجود دارد که در دسترس درمانگران است) سپس دایما این نوار را گوش کنید تا این افکار برایش به صورت عادت در بیاید و دیگر به آنها توجهی نداشته و با مرور این افکار دچار تهییج و تحریک نشود.
تحریک شدن این دسته از افراد توام با اضطراب است بنابراین تنها راه کنترل این تنش و اضطراب، یادگیری روشهای آرامش ورزی است که به فرد کمک می کند تا با این نوع موقعیتها به درستی مواجه گرددایجاد وقفه در فکر ، منظور از وقفه در فکر این است که بیمار بتواند بر فرآیند فکری خود کنترل یابد و هرگاه افکار تحریک کننده و تهییج دکننده به ذهنش رسید توانایی کنترل بر آن را داشته باشد. برای این کار فرد باید خودخواسته این افکار را در ذهن ایجاد کند و سپس بلافاصله فریاد بکشد، “ایست”. این فریاد می تواند واقعاً شنیده شود یا فقط در ذهنشان باشد. به این فریاد ادامه دهید تا فکر منفی از بین برود.و روش دیگر یادگیری آرامش آموزی است. از آنجا که تحریک شدن این دسته از افراد توام با اضطراب است بنابراین تنها راه کنترل این تنش و اضطراب، یادگیری روشهای آرامش ورزی است که به فرد کمک می کند تا با این نوع موقعیتها به درستی مواجه گردد. فراموش نکنید که ما تنها توضیحاتی اجمالی از روشهای درمانی را ارایه دادیم و درمان قطعی این مشکلات تنها از طریق ارزیابی کامل بیمار و دخالت مستقیم درملانگر در فرآیند درمان میسر است
تو اینترنت سرچ کن درمانشو مطمئنم هست خودم همین الان دیدم
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
نظرت چیه؟
