نمایش نتایج: از 1 به 8 از 8

موضوع: ده جمله که نباید به شخص افسرده گفت

821
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5704
    نوشته ها
    645
    تشکـر
    75
    تشکر شده 416 بار در 244 پست
    میزان امتیاز
    0

    ده جمله که نباید به شخص افسرده گفت

    ده جمله که نباید به شخص افسرده گفت

    تجربه نشان داده است که بیان برخی جملات به اشخاص افسرده، برای شنونده واقعاً می تواند چندش آور باشد. اگر تمایل دارید که عزیزان افسردۀ شما ارتباطشان را با شما حفظ کنند از گفتن جملات زیر به آنان جداً خودداری نمایید.

    مثبت باش!

    به نظر می آید که جهان، همان واقعیتیست که ما می بینیم. چیزی که غیرمنتطقی به نظر می رسد اینست که شخص افسرده؛ عصبانی، ناراحت، غمگین، تنها و ناامید است و همچنین در شرایط نامطلوبی به سر می برد ولی کس دیگری این موضوع را نمی تواند درک کند. واکنش و مشاورۀ بی معنی برای جلوگیری از دردهای عمیق بعدی، راه مناسبی برای شخص افسرده نمی تواند باشد. او به راهکارهای "چگونه مثبت بودن" نیاز دارد.

    اینطور فکر نکن!

    چرا نباید اینطور فکر کرد؟! چه چیزی باعث می شود که این نوع طرز تفکر اشتباه باشد؟ این یک نظر خالصانه و صادقانه از طرف شخص مربوطه است. البته درست است که شاید نگرشی منفی باشد ولی این حق را برای اشخاص قائل شوید که می توانند منفی هم فکر کنند. همه نمی توانند و نباید همه مانند یکدیگر فکر کنند.

    در واقع این جمله نوعی مواخذه برای طرز تفکر اشخاص است و شخص افسرده، به علت انتقاد از طرز تفکرش به افسردگی بیشتری گرفتار می شود.

    خودتو جمع کن!

    چگونه خود را باید جمع کرد؟! شخص افسرده نمی خواهد افسرده باشد و افسردگی هیچ سرگرمی مناسبی نیست. فرد افسرده احساس بی فایدگی و ناامید کننده ای دارد که قادر به جمع کردن بهتر یا بیشتر خود نیست. با شنیدن این گونه جملات افسردگی شخص بیشتر می شود.

    چرا به افسردگی نیاز داری؟!

    فرد افسرده نمی داند که چرا افسرده است و آرزویش، مانند همگی ما، این است که دارای روحیه ای سالم و قوی باشد. دکترها عقیده دارند که عدم تعادل سروتونین باعث افسردگی می شود، ولی این موضوع چه کمکی می تواند به شخص افسرده بکند؟

    افسرده بودن به معنای ارتکاب جنایت هولناکی نیست. شخص افسرده نمی داند که چه چیزی باعث افسردگی وی شده است و راه خروج از این گرداب را نیز نمی شناسد و همین موضوع باعث افسرده شدن بیشتر وی می گردد. بنابراین خود را از جامعه پنهان می کند زیرا در مواقعی تمایلی به احساسات خوب ندارد و آن را درک نمی کند.

    ببین چقدر خوشبختی! شکرگزار باش!

    شخص افسرده شکرگزار و قدرشناس است. این موضوع چه ارتباطی با افسردگی دارد؟ به نظر دکترها و سایت های علمی؛ افسردگی بیماری ایست که پایه های بیولوژیکی دارد. افسردگی مانند همۀ بیماری های دیگر باید معالجه شود. همۀ ما خوشبختیم! پس از ورود باکتری ها و ویروس ها به بدن خود جلوگیری کنیم!

    نباید به شخص افسرده احساس گناه بیشتری داد. این موضوع باعث می شود که فرد بیشتر متوجه شود که کسی تلاش برای درک کردن وی را ندارد و در نتیجه به مخفیگاه امن خود عقب نشینی خواهد کرد.

    کاری را شروع کن و احساس بهتری خواهی یافت!

    چه کاری را باید شروع کند؟ او خسته و بی حوصله است و علاقه ای به انجام دادن هیچ کاری را ندارد زیرا در واقع فاقد انرژی لازم برای شروع هر کاریست. او می خواهد بخوابد، تنها باشد و در آن لحظه نیازی به احساس بهتر هم ندارد.

    شخص افسرده، خسته و بی حالست و انرژی برای فکر کردن به انجام یا شروع هیچ کاری را ندارد. او از شنیدن چنین مواردی اذیت می شود. برای کمک به شخص افسرده می توان دست وی را گرفت و او را برای قدم زدن از خانه بیرون کشید و در طول طی کردن مسیر، در مورد هر مسئله ای که وی دوست دارد می توان صحبت کرد.

    مشکلت چیه؟!

    شخص افسرده آرزوی این را دارد که ایکاش می دانست مشکلش چیست. ولی آیا کسی می تواند به او مشکلش را توضیح دهد، در حالی که خودش هم نمی داند؟! او به طور حتم نمی خواهد که در این شرایط بسر ببرد و تمایلی به ماندن در اوضاع فعلیش ندارد.

    فردی که افسرده است از خود و موقعیت و شرایطش خسته، ناامید و عصبانی شده و به دنبال دلایل افسردگی خود نیز می باشد که در بسیاری از موارد نمی تواند پاسخی برای پرسش های خود بیابد از این رو در برابر خود شرمنده و حقیر می گردد.

    باید (نباید) این کار را بکنی!

    چرا باید یا نباید کاری کرد؟ این زندگی متعلق به آن شخص است و او، تنها او، اجازۀ چگونگی استفاده از آن را دارد. اگر کسی گرسنه نیست، چرا باید غذا بخورد؟

    بهتر است که با شخص افسرده با لحن مهربان و با ملایمت صحبت یا برخورد کنیم. اگر به وسیلۀ بایدها و نبایدها با وی صحبت کنید، تنها کمک به عدم اعتماد به نفس و افسردگی بیشتر او خواهید کرد.

    مقایسۀ شخص افسرده با اشخاصی که در شرایط بدتری قرار دارند. (باز هم شکرگزار باش!)
    برای شخص افسرده، مانند باقی مردم، همیشه راهی وجود دارد که به شرایط فعلی خود دل ببندد. اگر او را با افرادی که در شرایط بدتر از وی قرار دارند مقایسه کنید، برای او این پرسش بوجود می آید که چرا نباید با کسانی که در شرایط به مرابت بالاتر و بهتری از وی قرار دارند مقایسه شود؟

    او به نعمت های خود واقف است ولی برای وی هیچ ارتباطی میان داشته ها و شرایط موجودش وجود ندارد و این موضوع باعث حل مشکل وی نخواهد شد. او همواره فکر می کند که زندگی ارزش این نعمت ها را ندارد و از تلاش برای ادامۀ زندگی خسته شده است.
    برای شخص افسرده نعمت ها و داشته هایش هیچ معنا و اررزش ویژه ای ندارد. او فقط به دنبال راهی برای پایان دادن به زندگیش است و حتی فکر می کند که با نبودن وی، غذای بیشتری به همنوعانش می رسد.

    هر چه هست، بازی های ذهن توست!

    چگونه می توان ذهن را تغییر داد؟ این اشتباه کسی نیست که نمی تواند ذهن خود را کنترل کند. همۀ ما انسان ها کمابیش فاقد نیروی کنترل کامل ذهن خود هستیم. همگی ما در تلاش برای کنترل ذهن خود هستیم ولی آیا در رسیدن به این هدف، موفق بوده ایم؟ شخص افسرده از این که نمی تواند ذهنش را کنترل کند از خود خشمگین است. او بارها تلاش کرده ولی هر بار هم با شکست مواجه شده است. او از خود ناامید و با خود بیگانه گشته است و این امر وی را به سوی مرگ سوق می دهد.

    واکنش به احساسات و عواطف در تمامی انسان های روی این کرۀ خاکی، احتمالا در بسیاری از موارد غیرمعقول است. به یاد داشته باشید که مبتلایان به بیماری افسردگی دارای "اندیشۀ غیرمنطقی" بیشتری نیز هستند.

    بیان موضوعات و جملات اشتباه، ندانسته، شخص افسرده را به لبۀ پرتگاه زندگی می کشاند. بنا به آمار سازمان بهداشت جهانی؛ 60 درصد از خودکشی ها در جهان امروز ارتباط مستقیم با افسردگی دارد.

    اگر راه درستی برای بیان افکار خود و راه حل مناسبی ندارید، بهتر است که از گفتن هر چیز دیگری به اشخاص افسرده خودداری کنید. هیچ انسانی نمی خواهد در افسردگی خود باقی بماند و اگر شما نمی دانید که چه می خواهید بگویید، بهتر است که از ارائه هرگونه راه حل هم خودداری نمایید. اجازه دهید شخص افسرده گریه کند، یا خشم خود را هرگونه که مایل است نشان دهد. موضوع کمک به اشخاص افسرده را به متخصصان امر و روانشناسان واگذار کنید.

  2. کاربران زیر از فرشاد1020 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6459
    نوشته ها
    1,228
    تشکـر
    5,007
    تشکر شده 3,611 بار در 1,092 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : ده جمله که نباید به شخص افسرده گفت

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشاد1020 نمایش پست ها
    ده جمله که نباید به شخص افسرده گفت

    تجربه نشان داده است که بیان برخی جملات به اشخاص افسرده، برای شنونده واقعاً می تواند چندش آور باشد. اگر تمایل دارید که عزیزان افسردۀ شما ارتباطشان را با شما حفظ کنند از گفتن جملات زیر به آنان جداً خودداری نمایید.

    مثبت باش!

    به نظر می آید که جهان، همان واقعیتیست که ما می بینیم. چیزی که غیرمنتطقی به نظر می رسد اینست که شخص افسرده؛ عصبانی، ناراحت، غمگین، تنها و ناامید است و همچنین در شرایط نامطلوبی به سر می برد ولی کس دیگری این موضوع را نمی تواند درک کند. واکنش و مشاورۀ بی معنی برای جلوگیری از دردهای عمیق بعدی، راه مناسبی برای شخص افسرده نمی تواند باشد. او به راهکارهای "چگونه مثبت بودن" نیاز دارد.

    اینطور فکر نکن!

    چرا نباید اینطور فکر کرد؟! چه چیزی باعث می شود که این نوع طرز تفکر اشتباه باشد؟ این یک نظر خالصانه و صادقانه از طرف شخص مربوطه است. البته درست است که شاید نگرشی منفی باشد ولی این حق را برای اشخاص قائل شوید که می توانند منفی هم فکر کنند. همه نمی توانند و نباید همه مانند یکدیگر فکر کنند.

    در واقع این جمله نوعی مواخذه برای طرز تفکر اشخاص است و شخص افسرده، به علت انتقاد از طرز تفکرش به افسردگی بیشتری گرفتار می شود.

    خودتو جمع کن!

    چگونه خود را باید جمع کرد؟! شخص افسرده نمی خواهد افسرده باشد و افسردگی هیچ سرگرمی مناسبی نیست. فرد افسرده احساس بی فایدگی و ناامید کننده ای دارد که قادر به جمع کردن بهتر یا بیشتر خود نیست. با شنیدن این گونه جملات افسردگی شخص بیشتر می شود.

    چرا به افسردگی نیاز داری؟!

    فرد افسرده نمی داند که چرا افسرده است و آرزویش، مانند همگی ما، این است که دارای روحیه ای سالم و قوی باشد. دکترها عقیده دارند که عدم تعادل سروتونین باعث افسردگی می شود، ولی این موضوع چه کمکی می تواند به شخص افسرده بکند؟

    افسرده بودن به معنای ارتکاب جنایت هولناکی نیست. شخص افسرده نمی داند که چه چیزی باعث افسردگی وی شده است و راه خروج از این گرداب را نیز نمی شناسد و همین موضوع باعث افسرده شدن بیشتر وی می گردد. بنابراین خود را از جامعه پنهان می کند زیرا در مواقعی تمایلی به احساسات خوب ندارد و آن را درک نمی کند.

    ببین چقدر خوشبختی! شکرگزار باش!

    شخص افسرده شکرگزار و قدرشناس است. این موضوع چه ارتباطی با افسردگی دارد؟ به نظر دکترها و سایت های علمی؛ افسردگی بیماری ایست که پایه های بیولوژیکی دارد. افسردگی مانند همۀ بیماری های دیگر باید معالجه شود. همۀ ما خوشبختیم! پس از ورود باکتری ها و ویروس ها به بدن خود جلوگیری کنیم!

    نباید به شخص افسرده احساس گناه بیشتری داد. این موضوع باعث می شود که فرد بیشتر متوجه شود که کسی تلاش برای درک کردن وی را ندارد و در نتیجه به مخفیگاه امن خود عقب نشینی خواهد کرد.

    کاری را شروع کن و احساس بهتری خواهی یافت!

    چه کاری را باید شروع کند؟ او خسته و بی حوصله است و علاقه ای به انجام دادن هیچ کاری را ندارد زیرا در واقع فاقد انرژی لازم برای شروع هر کاریست. او می خواهد بخوابد، تنها باشد و در آن لحظه نیازی به احساس بهتر هم ندارد.

    شخص افسرده، خسته و بی حالست و انرژی برای فکر کردن به انجام یا شروع هیچ کاری را ندارد. او از شنیدن چنین مواردی اذیت می شود. برای کمک به شخص افسرده می توان دست وی را گرفت و او را برای قدم زدن از خانه بیرون کشید و در طول طی کردن مسیر، در مورد هر مسئله ای که وی دوست دارد می توان صحبت کرد.

    مشکلت چیه؟!

    شخص افسرده آرزوی این را دارد که ایکاش می دانست مشکلش چیست. ولی آیا کسی می تواند به او مشکلش را توضیح دهد، در حالی که خودش هم نمی داند؟! او به طور حتم نمی خواهد که در این شرایط بسر ببرد و تمایلی به ماندن در اوضاع فعلیش ندارد.

    فردی که افسرده است از خود و موقعیت و شرایطش خسته، ناامید و عصبانی شده و به دنبال دلایل افسردگی خود نیز می باشد که در بسیاری از موارد نمی تواند پاسخی برای پرسش های خود بیابد از این رو در برابر خود شرمنده و حقیر می گردد.

    باید (نباید) این کار را بکنی!

    چرا باید یا نباید کاری کرد؟ این زندگی متعلق به آن شخص است و او، تنها او، اجازۀ چگونگی استفاده از آن را دارد. اگر کسی گرسنه نیست، چرا باید غذا بخورد؟

    بهتر است که با شخص افسرده با لحن مهربان و با ملایمت صحبت یا برخورد کنیم. اگر به وسیلۀ بایدها و نبایدها با وی صحبت کنید، تنها کمک به عدم اعتماد به نفس و افسردگی بیشتر او خواهید کرد.

    مقایسۀ شخص افسرده با اشخاصی که در شرایط بدتری قرار دارند. (باز هم شکرگزار باش!)
    برای شخص افسرده، مانند باقی مردم، همیشه راهی وجود دارد که به شرایط فعلی خود دل ببندد. اگر او را با افرادی که در شرایط بدتر از وی قرار دارند مقایسه کنید، برای او این پرسش بوجود می آید که چرا نباید با کسانی که در شرایط به مرابت بالاتر و بهتری از وی قرار دارند مقایسه شود؟

    او به نعمت های خود واقف است ولی برای وی هیچ ارتباطی میان داشته ها و شرایط موجودش وجود ندارد و این موضوع باعث حل مشکل وی نخواهد شد. او همواره فکر می کند که زندگی ارزش این نعمت ها را ندارد و از تلاش برای ادامۀ زندگی خسته شده است.
    برای شخص افسرده نعمت ها و داشته هایش هیچ معنا و اررزش ویژه ای ندارد. او فقط به دنبال راهی برای پایان دادن به زندگیش است و حتی فکر می کند که با نبودن وی، غذای بیشتری به همنوعانش می رسد.

    هر چه هست، بازی های ذهن توست!

    چگونه می توان ذهن را تغییر داد؟ این اشتباه کسی نیست که نمی تواند ذهن خود را کنترل کند. همۀ ما انسان ها کمابیش فاقد نیروی کنترل کامل ذهن خود هستیم. همگی ما در تلاش برای کنترل ذهن خود هستیم ولی آیا در رسیدن به این هدف، موفق بوده ایم؟ شخص افسرده از این که نمی تواند ذهنش را کنترل کند از خود خشمگین است. او بارها تلاش کرده ولی هر بار هم با شکست مواجه شده است. او از خود ناامید و با خود بیگانه گشته است و این امر وی را به سوی مرگ سوق می دهد.

    واکنش به احساسات و عواطف در تمامی انسان های روی این کرۀ خاکی، احتمالا در بسیاری از موارد غیرمعقول است. به یاد داشته باشید که مبتلایان به بیماری افسردگی دارای "اندیشۀ غیرمنطقی" بیشتری نیز هستند.

    بیان موضوعات و جملات اشتباه، ندانسته، شخص افسرده را به لبۀ پرتگاه زندگی می کشاند. بنا به آمار سازمان بهداشت جهانی؛ 60 درصد از خودکشی ها در جهان امروز ارتباط مستقیم با افسردگی دارد.

    اگر راه درستی برای بیان افکار خود و راه حل مناسبی ندارید، بهتر است که از گفتن هر چیز دیگری به اشخاص افسرده خودداری کنید. هیچ انسانی نمی خواهد در افسردگی خود باقی بماند و اگر شما نمی دانید که چه می خواهید بگویید، بهتر است که از ارائه هرگونه راه حل هم خودداری نمایید. اجازه دهید شخص افسرده گریه کند، یا خشم خود را هرگونه که مایل است نشان دهد. موضوع کمک به اشخاص افسرده را به متخصصان امر و روانشناسان واگذار کنید.

    خیلی ممنون از مطلب مفیدتون ، آیا اطلاعاتی درمورد اینکه چه جمله هایی خوبه به فرد افسرده بگیم هم دارین به اشتراک بذارین؟
    آخه همیشه موضوع مراجعه به مشاور هم کارساز نیست،
    بعضی بیماران به هردلیلی نمیتونن یا نمیخوان برن مشاور حالا یا میگن راحت نیستن مشکلاتشونو مطرح کنن یا شرایط مالیشو ندارن که یک دوره کامل برن یا اصلا حاضر نیستن بپذیرن که بیمارن...
    از طرف دیگه اطرافیانم بالاخره خودشونو مسئول میدونن که به عزیزشون کمک کنن تا از این ناراحتی دربیاد
    همچنین خود فرد افسرده هم از اطرافیانش توقع داره تنهاش نذارن ، بی توجهی اونا شاید حتی به افسردگیش دامن بزنه، درسته؟
    باتوجه ب اینکه تو این نوشته اومده هیچ جمله امیدبخشی نباید بهشون گفت و از منطق و دلیل هم نمیشه حرف زد ...
    پس برخورد مناسب با فرد افسرده ای که مشاور نمیره یا اینکه رفته و کمک چندانی بهش نشده چیه؟؟؟
    امضای ایشان



  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5704
    نوشته ها
    645
    تشکـر
    75
    تشکر شده 416 بار در 244 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ده جمله که نباید به شخص افسرده گفت

    نقل قول نوشته اصلی توسط naghme نمایش پست ها

    خیلی ممنون از مطلب مفیدتون ، آیا اطلاعاتی درمورد اینکه چه جمله هایی خوبه به فرد افسرده بگیم هم دارین به اشتراک بذارین؟
    آخه همیشه موضوع مراجعه به مشاور هم کارساز نیست،
    بعضی بیماران به هردلیلی نمیتونن یا نمیخوان برن مشاور حالا یا میگن راحت نیستن مشکلاتشونو مطرح کنن یا شرایط مالیشو ندارن که یک دوره کامل برن یا اصلا حاضر نیستن بپذیرن که بیمارن...
    از طرف دیگه اطرافیانم بالاخره خودشونو مسئول میدونن که به عزیزشون کمک کنن تا از این ناراحتی دربیاد
    همچنین خود فرد افسرده هم از اطرافیانش توقع داره تنهاش نذارن ، بی توجهی اونا شاید حتی به افسردگیش دامن بزنه، درسته؟
    باتوجه ب اینکه تو این نوشته اومده هیچ جمله امیدبخشی نباید بهشون گفت و از منطق و دلیل هم نمیشه حرف زد ...
    پس برخورد مناسب با فرد افسرده ای که مشاور نمیره یا اینکه رفته و کمک چندانی بهش نشده چیه؟؟؟
    سلام

    من این مطلب رو قبلا هم گفتم و از شما میپرسم شخصی که آنژین استرپتوکوکی شده( گلو درد حاد و چرکی) چیکار باید بکنه؟؟؟؟

    پاسختون رو محبت کرده نقل قول کنید.سپاس

  5. 2 کاربران زیر از فرشاد1020 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6459
    نوشته ها
    1,228
    تشکـر
    5,007
    تشکر شده 3,611 بار در 1,092 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : ده جمله که نباید به شخص افسرده گفت

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشاد1020 نمایش پست ها
    سلام

    من این مطلب رو قبلا هم گفتم و از شما میپرسم شخصی که آنژین استرپتوکوکی شده( گلو درد حاد و چرکی) چیکار باید بکنه؟؟؟؟

    پاسختون رو محبت کرده نقل قول کنید.سپاس
    متوجه هستم که هر بیماری روحی هم مثل بیماری جسمی نیاز به ریشه یابی و درمان توسط شخص متخصص داره...
    اما مگه یه مشاور (حداقل تو ایران) چقدر وقت برای هر بیمار میذاره؟ هفته ای یک ساعت، نهایت دو ساعت
    مگه ممکنه که خانواده یادوستان این افراد کاملا نسبت به این ناامیدی و ناراحتی بیمارگونه بی تفاوت باشن؟؟؟
    مگه میشه رهاشون کرد که توی این احساس مخرب غرق بشن و همه چیزو فقط سپرد به اون یک ساعت در هفته ؟
    یا اینکه فقط سپرد به قرصای ضد افسردگی؟
    من از یه متخصص روانشناس انتظار ندارم یه تجویز کلی برای درمان همه بیمارایی که افسردگی دارن بده
    اما انتظار دارم
    روش ها و راهکارهایی برای کمک به تسهیل روند بهبودی این بیماری ارائه بده،
    اگه برای اطرافیان تجویز میکنین این ده تا جمله مضره نگن، پنج تا جمله مفید هم تجویز کنین!
    یا اصلا فقط بگین چجوری باید باهاشون رفتار کرد؟ واقعا باید ناراحتیشون را نادیده گرفت؟!
    باید اجازه بدیم که مدام از بدبختی و ناامیدی و بی ارزش بودن زندگی بگن و اطرافیان هیچی نگن و سکوت کنن؟!
    آیا این سکوت علامت رضایت برای گفته هاشون محسوب نمیشه؟
    امضای ایشان



  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5704
    نوشته ها
    645
    تشکـر
    75
    تشکر شده 416 بار در 244 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ده جمله که نباید به شخص افسرده گفت

    نقل قول نوشته اصلی توسط naghme نمایش پست ها
    متوجه هستم که هر بیماری روحی هم مثل بیماری جسمی نیاز به ریشه یابی و درمان توسط شخص متخصص داره...
    اما مگه یه مشاور (حداقل تو ایران) چقدر وقت برای هر بیمار میذاره؟ هفته ای یک ساعت، نهایت دو ساعت
    مگه ممکنه که خانواده یادوستان این افراد کاملا نسبت به این ناامیدی و ناراحتی بیمارگونه بی تفاوت باشن؟؟؟
    مگه میشه رهاشون کرد که توی این احساس مخرب غرق بشن و همه چیزو فقط سپرد به اون یک ساعت در هفته ؟
    یا اینکه فقط سپرد به قرصای ضد افسردگی؟
    من از یه متخصص روانشناس انتظار ندارم یه تجویز کلی برای درمان همه بیمارایی که افسردگی دارن بده
    اما انتظار دارم
    روش ها و راهکارهایی برای کمک به تسهیل روند بهبودی این بیماری ارائه بده،
    اگه برای اطرافیان تجویز میکنین این ده تا جمله مضره نگن، پنج تا جمله مفید هم تجویز کنین!
    یا اصلا فقط بگین چجوری باید باهاشون رفتار کرد؟ واقعا باید ناراحتیشون را نادیده گرفت؟!
    باید اجازه بدیم که مدام از بدبختی و ناامیدی و بی ارزش بودن زندگی بگن و اطرافیان هیچی نگن و سکوت کنن؟!
    آیا این سکوت علامت رضایت برای گفته هاشون محسوب نمیشه؟
    سلام

    عزیز شما همه چی رو گفتین بجز پاسخ سوال من! اگر اونو محبت کنین جواب بدین به یک نتیجه ای خواهیم رسید. سپاس

  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6459
    نوشته ها
    1,228
    تشکـر
    5,007
    تشکر شده 3,611 بار در 1,092 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : ده جمله که نباید به شخص افسرده گفت

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشاد1020 نمایش پست ها
    سلام

    من این مطلب رو قبلا هم گفتم و از شما میپرسم شخصی که آنژین استرپتوکوکی شده( گلو درد حاد و چرکی) چیکار باید بکنه؟؟؟؟

    پاسختون رو محبت کرده نقل قول کنید.سپاس
    باید بره دکتر براش دارو تجویز کنه، داروهاشو مصرف کنه و استراحت کنه
    اطرافیانشم ازش پرستاری میکنن، شرایط محیطی مناسبو براش فراهم میکنن، تا ایشالا ایشالا زودتر خوب شه!
    امضای ایشان



  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5704
    نوشته ها
    645
    تشکـر
    75
    تشکر شده 416 بار در 244 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ده جمله که نباید به شخص افسرده گفت

    نقل قول نوشته اصلی توسط naghme نمایش پست ها
    باید بره دکتر براش دارو تجویز کنه، داروهاشو مصرف کنه و استراحت کنه
    اطرافیانشم ازش پرستاری میکنن، شرایط محیطی مناسبو براش فراهم میکنن، تا ایشالا ایشالا زودتر خوب شه!
    دقیقا عزیز, جواب درست و کاملا بر اساس علم و عقل و انسانیت همینه.

    ببین گلم, شخصی که دچار اختلالات شخصیتی و یا روانپریش و یا اختلا لات عصبی و بیمار رو دقیقا باید هدایت و دعوتش کرد به تیم درمانی(مشاور- روانپزشک) بعدش اونها هستد که با توجه به اندوختها و

    دانششون نوع آسیب و بیماری رو تشخیص میدن و نوع درمان رو. در ثانی با توجه به نوع بیماری و آسیب حالا به خانواده بیمار میگویند که چه باید بکنند در رابطه با بیمار از نوع برخورد و .......

    دقیقا مثل اینکه در بیماری عفونی به من نوعی میگن این دارو را در چند نوبت و به چه مقدار به پدر و مادر بده و چگونه برای او غذا بپز و...........

    هیچ شخصی نگفته و نمیگه نگران بیمار خود نباشید بلکه میگوند از خود درمانی و ...... در مواردی که اطلاعات لازم و کافی را ندارید اجتناب کنید که انهم به نفع خود بیمار شماست.


    موفق باشید

  10. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5704
    نوشته ها
    645
    تشکـر
    75
    تشکر شده 416 بار در 244 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ده جمله که نباید به شخص افسرده گفت

    نقل قول نوشته اصلی توسط naghme نمایش پست ها
    متوجه هستم که هر بیماری روحی هم مثل بیماری جسمی نیاز به ریشه یابی و درمان توسط شخص متخصص داره...
    اما مگه یه مشاور (حداقل تو ایران) چقدر وقت برای هر بیمار میذاره؟ هفته ای یک ساعت، نهایت دو ساعت
    مگه ممکنه که خانواده یادوستان این افراد کاملا نسبت به این ناامیدی و ناراحتی بیمارگونه بی تفاوت باشن؟؟؟
    مگه میشه رهاشون کرد که توی این احساس مخرب غرق بشن و همه چیزو فقط سپرد به اون یک ساعت در هفته ؟
    یا اینکه فقط سپرد به قرصای ضد افسردگی؟
    من از یه متخصص روانشناس انتظار ندارم یه تجویز کلی برای درمان همه بیمارایی که افسردگی دارن بده
    اما انتظار دارم
    روش ها و راهکارهایی برای کمک به تسهیل روند بهبودی این بیماری ارائه بده،
    اگه برای اطرافیان تجویز میکنین این ده تا جمله مضره نگن، پنج تا جمله مفید هم تجویز کنین!
    یا اصلا فقط بگین چجوری باید باهاشون رفتار کرد؟ واقعا باید ناراحتیشون را نادیده گرفت؟!
    باید اجازه بدیم که مدام از بدبختی و ناامیدی و بی ارزش بودن زندگی بگن و اطرافیان هیچی نگن و سکوت کنن؟!
    آیا این سکوت علامت رضایت برای گفته هاشون محسوب نمیشه؟

    این هم مواردی که خانواده شخص افسرده میتوانند در رابطه با این شخص یا اشخاص انجام دهند::

    به حرف هایش گوش کنید. شخصی که دچار افسردگی می شود شاید ترجیح دهد سکوت کند، اما بعضی وقت ها هم دوست دارد با کسی حرف هایش را درمیان بگذارد و در این مواقع است که باید بنشینید و با آرامش به حرف هایش گوش دهید. البته یادتان باشد هیچ وقت رازهای او را با شخص دیگری مطرح نکنید و اجازه دهید همیشه به شما اعتماد داشته باشد.
    • به او توصیه کنید ورزش کند. کسی که افسرده است، خیلی هم دوست ندارد به ورزش یا برنامه های تفریحی بپردازد، اما شما باید سعی کنید او را به این کار تشویق کرده و به کمک ورزش، روحیه اش را بهبود بخشید. مثلا می توانید بعد از ظهرها یا شب ها بعد از شام همه با هم به یک پیاده روی ساده و کوتاه مدت خانوادگی بروید و از او هم بخواهید با شما همراه شود. شاید در روزهای اول، تغییر خاصی را حس نکنید، اما مطمئن باشید اوضاع کم کم بهتر می شود.


    • استرس زندگی اش را کاهش دهید. حداقل در این روزها که افسرده است و با ناراحتی دست و پنجه نرم می کند، سعی کنید اخبار و موضوعات استرس زا و ناراحت کننده را کمتر به او برسانید. یادتان باشد او هرچه بیشتر بتواند در آرامش زندگی کند و خیالش راحت باشد، افسردگی اش هم بهتر و زودتر برطرف خواهد شد.


    • حامی اش باشید. کسی که افسرده می شود، باید مطمئن باشد تنها نیست و کسی را دارد که دوستش داشته باشد و به او اهمیت دهد، کسی که بتواند با او حرف بزند و درد ​دل کند، البته بدون این که قضاوتی درباره اش بشود. پس تا جایی که برایتان امکان دارد، سعی کنید همراهش باشید و او را تنها نگذارید؛ البته بدون قضاوت و پیشداوری.


    • او را مجبور نکنید خودش را شاد و سرحال نشان دهد. باید قبول کنید فردی که افسرده می شود، نمی تواند شاد باشد و به موضوعات مثبت زندگی توجه کند. پس بیهوده از او نخواهید از زندگی اش لذت ببرد، بخندد یا شاد باشد. چون انجام دادن این کارها برای کسی که درمان نشده، تقریبا محال است و چنین درخواستی باعث می شود او احساس کند شما شرایطش را نپذیرفته اید. پس یادتان باشد چنین درخواستی نه تنها فایده ای ندارد که حتی می تواند او را از شما دورتر و افسردگی اش را تشدید کند.


    • از او بخواهید به متخصص مراجعه کند. شخصی که دچار افسردگی می شود، نمی تواند براحتی در مورد مراجعه به پزشک و کمک گرفتن از او تصمیم بگیرد. پس شاید بد نباشد شما از او بخواهید یا حتی برایش وقت بگیرید و او را تشویق کنید به روانپزشک یا روان شناس مراجعه کند.



    موفق باشید

  11. کاربران زیر از فرشاد1020 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد