نمایش نتایج: از 1 به 26 از 26

موضوع: راهنمایی در مورد بیمار بودن یا نبودن

2961
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6620
    نوشته ها
    203
    تشکـر
    122
    تشکر شده 252 بار در 118 پست
    میزان امتیاز
    10

    راهنمایی در مورد بیمار بودن یا نبودن

    سلام و امیدوارم حالتون خوب باشه.ببخشید مزاحمتون شدم.یه سوالی داشتم از شما.ممنونم که وقت میزارید و پاسخ میدید.من تازگیا احساس میکنم بماری اعصاب دارم و میخام برم پیش یه روانپزشک که برام دارو تجویز کنه.اما اولش خواستم با شما که روانشناسید مشورتی بکنم.من تازگیا احساس بدی دارم.گاهی خیلی بد مظطرب میشم و حتی تا حدی که وحشت هم بهم دست میده.گاهی در حالیکه نشستم پیش همسرم و دارم باهاش حرف میزنم یا کاری انجام میدم یه احساس غیر واقعی بهم دست میدهوطوری که با خودم میگم من کیم و کجام.نه اینکه ندونم کیم و کجام.اما یه حس غیرواقعی و مصنوعی بودن نسبت به همه چی بهم دست میده.حس میکنم اونی که تو جسممه روح من نیست.حس میکنم روحم اشتباهی تو یه جسم دیگه س.یه لحظه به خودم میگم من اصلا چرا تو کالبد یه زنم و چرا اصلا این شخصم.انگار یکی از درونم که خودم نیست به بیرون نگاه میکنه.بعدش بهم یه اظطرابی دست میده که کم کم شدت میگیره منگ میشم و احساس سرگیجه میکنم.میترسم دیوونه شم.با خودم میگم نکنه دارم دیوونه میشم.بعد اینقدر اظطراب میگیرم که دچار وحشت میشم.میترسم خیلی زیاد.همسرم دستمو میکگیره اما هیچی نمیتونه ارومم کنه در ظاهر تظاهر به ارومی میکنم اما درونم غوغاست.چند مدتی هست که مشکل درد معده و گوارشم دارم و دو بارم رفتم دکتر اما داروهاش بار اول حساسیت داد و اورژانسیم کرد و داروهای بار دومم تاثیر چندانی ندارن.گاهی با یه حرف همسرم خیلی به شدت عصبانی میشم و بعدش حالم بد میشه.از خوردن دارو و اینکه دیوانه شم میترسم.به نظرتون مشکلی دارم؟برم روانپزشک یا روانشناس؟میتونه اینا اثر داروها باشه؟در حال حاضر فاموتیدین و لووکسین مصرف میکنم.طی یک سال اخیر به خاطر مسمومیت دارویی سه بار رفم اورژانس. و بدنم به خیلی از داروها شدید حساسیت نشون میده .مدت یک و نیم سالی هم هست که سر درد گرفتم و هچ دکتری تشخیص درست و حسابی نداده.اوایل خیلی شدید و مداوم بود اما تازگیا کم شده که حس میکنم دلیلش قرصهای ضدبارداری بود که میخوردم و الان دو ماهیه نمیخورمش.در ضمن زندگی خیلی خوبی دارم همسرم مهربون و ارومه و مرد وفاداریه.همیشه کمکم میکنه.جز اختلاف نظرهای جزئی که گاهی پیش میاد اونم شاید دو ماه یه بار یا کمتر ، مشکلی نداریم.مشکل مالیم ندارم نگران آینده م هم نیستم بچه هم ندارم.موندم چرا من باید با یه زدگی آروم اینجوری شم.لطفا راهنماییم کنید چکار کنم؟یعنی دارم عقلمو از دس میدم؟
    ممنونم ازکمکتون و دعاگوتون هستم

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : راهنمایی در مورد بیمار بودن یا نبودن

    خب بهترین توصیه اینه که مراجعه حضوری به روانکاو داشته باشید ...

    چون میتونه هرگونه بیماری تفسیر بشه پس بهتره بجای تردید داشتن با مراجعه خیالتونو راحت کند

    ولی در بیماری های روانی فرد از اون حالت دفاع میکنه که شما دارای چنیم حالتی نیستید و میدونید موقعیت و شرایط شما چیه

    گاهی تنهایی و انزوا و دور بودن از اجتماع باعث این توهم در شما میشه که بهتره با ورزش کردن و فعالیت بدنی از این حالت بیرون بیای

    و مواقعی که این اتفاق میفته اصلا" اجازه ورود به ذهنوتونو بهش ندید و موقعیت خودتونو عوض کنید و مشغول کاری دیگه بشید

    و اخر اینکه بهتره با مشاوری متعهد هم مشورت کنید
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6585
    نوشته ها
    151
    تشکـر
    6
    تشکر شده 92 بار در 58 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : راهنمایی در مورد بیمار بودن یا نبودن

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام


    خب من با این موضوع اشنایی کامل دارم و خب به بحث روانشناسی زیاد ربطی نداره

    و متاسفانه نمیشود توی این تاپیک عمومی با شما صحبت کنم

    لازم به تعدادی سوال است که اصلا جالب نیست توی عمومی پرسیده شود

    پیغام خصوصی بدهید راهنمایی میگردد.

    اللهم صل علی محمد و ال محمد

  5. کاربران زیر از delphic بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5704
    نوشته ها
    645
    تشکـر
    75
    تشکر شده 416 بار در 244 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : راهنمایی در مورد بیمار بودن یا نبودن

    نقل قول نوشته اصلی توسط RANAA نمایش پست ها
    سلام و امیدوارم حالتون خوب باشه.ببخشید مزاحمتون شدم.یه سوالی داشتم از شما.ممنونم که وقت میزارید و پاسخ میدید.من تازگیا احساس میکنم بماری اعصاب دارم و میخام برم پیش یه روانپزشک که برام دارو تجویز کنه.اما اولش خواستم با شما که روانشناسید مشورتی بکنم.من تازگیا احساس بدی دارم.گاهی خیلی بد مظطرب میشم و حتی تا حدی که وحشت هم بهم دست میده.گاهی در حالیکه نشستم پیش همسرم و دارم باهاش حرف میزنم یا کاری انجام میدم یه احساس غیر واقعی بهم دست میدهوطوری که با خودم میگم من کیم و کجام.نه اینکه ندونم کیم و کجام.اما یه حس غیرواقعی و مصنوعی بودن نسبت به همه چی بهم دست میده.حس میکنم اونی که تو جسممه روح من نیست.حس میکنم روحم اشتباهی تو یه جسم دیگه س.یه لحظه به خودم میگم من اصلا چرا تو کالبد یه زنم و چرا اصلا این شخصم.انگار یکی از درونم که خودم نیست به بیرون نگاه میکنه.بعدش بهم یه اظطرابی دست میده که کم کم شدت میگیره منگ میشم و احساس سرگیجه میکنم.میترسم دیوونه شم.با خودم میگم نکنه دارم دیوونه میشم.بعد اینقدر اظطراب میگیرم که دچار وحشت میشم.میترسم خیلی زیاد.همسرم دستمو میکگیره اما هیچی نمیتونه ارومم کنه در ظاهر تظاهر به ارومی میکنم اما درونم غوغاست.چند مدتی هست که مشکل درد معده و گوارشم دارم و دو بارم رفتم دکتر اما داروهاش بار اول حساسیت داد و اورژانسیم کرد و داروهای بار دومم تاثیر چندانی ندارن.گاهی با یه حرف همسرم خیلی به شدت عصبانی میشم و بعدش حالم بد میشه.از خوردن دارو و اینکه دیوانه شم میترسم.به نظرتون مشکلی دارم؟برم روانپزشک یا روانشناس؟میتونه اینا اثر داروها باشه؟در حال حاضر فاموتیدین و لووکسین مصرف میکنم.طی یک سال اخیر به خاطر مسمومیت دارویی سه بار رفم اورژانس. و بدنم به خیلی از داروها شدید حساسیت نشون میده .مدت یک و نیم سالی هم هست که سر درد گرفتم و هچ دکتری تشخیص درست و حسابی نداده.اوایل خیلی شدید و مداوم بود اما تازگیا کم شده که حس میکنم دلیلش قرصهای ضدبارداری بود که میخوردم و الان دو ماهیه نمیخورمش.در ضمن زندگی خیلی خوبی دارم همسرم مهربون و ارومه و مرد وفاداریه.همیشه کمکم میکنه.جز اختلاف نظرهای جزئی که گاهی پیش میاد اونم شاید دو ماه یه بار یا کمتر ، مشکلی نداریم.مشکل مالیم ندارم نگران آینده م هم نیستم بچه هم ندارم.موندم چرا من باید با یه زدگی آروم اینجوری شم.لطفا راهنماییم کنید چکار کنم؟یعنی دارم عقلمو از دس میدم؟
    ممنونم ازکمکتون و دعاگوتون هستم
    سلام

    عزیز اولا که بعضی از دوستان در اینجا مشاور و روانکاوند و عده ای کاربران معمولی و مشتاق ولی غیر متخصص.

    حالتهایی رو که نام بردید در اصطلاح Hallucination----Delusion نام میبرند که نشان دهنده اینه که بیمارید عزیز

    احتمالا مشکلات ژنتیکی و یا آسیبهای مغزی در مورد دردهای فیزیکیتون نیز بیماری روان-تنی است که با گرفتن دارو از روانپزشک کم کم از بین میروند.

    لطفا و حتما اول به یک مشاور حاذق و سپس با راهنمایی ایشان به یک روانپزشک مراجعه کنید.

    به هیچ وجه فعلا بچه دار نشوید تا تشخیص دقیق بیماریتون. موفق باشید

    اگر سوالی داشتید نقل قول کنید.لطفا

  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6585
    نوشته ها
    151
    تشکـر
    6
    تشکر شده 92 بار در 58 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : راهنمایی در مورد بیمار بودن یا نبودن

    بسم الله الرحمن الرحیم


    سلام


    بنده تجربه ایشان رو داشته ام و مال من شدید تر هم بود.من حتی علاوه بر این علایمی که ایشون داشتن من خواب های بد های بسیار بد هم داشتم .برای سر درد هم حتی ام ار ای رفتم و قرص های فوق العاده گرون هم خوردم ولی حل نشد.قدرت فک کردن نداشتم وبه مغزم فشار میومد و......

    خب هر جور دوست دارید

    فقط من چندتا تا سوال میپرسم جواب بدین


    1.شما یوگا یا ورزش خود هیپنوتیزم انجام میدهید؟

    2.ایا شب ها میخوابید؟

    3.ایا همش فک میکنید مریضی جسمی مثل سرطان دارید؟

    4.ایا خواب های بد میبینید؟

    5. و ایا اخیرا پیش دعا نویس رفته اید؟

    مجبورا تو عمومی بحث میکنیم.
    ویرایش توسط delphic : 09-18-2014 در ساعت 04:23 PM

  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6585
    نوشته ها
    151
    تشکـر
    6
    تشکر شده 92 بار در 58 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : راهنمایی در مورد بیمار بودن یا نبودن

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشاد1020 نمایش پست ها
    سلام

    عزیز اولا که بعضی از دوستان در اینجا مشاور و روانکاوند و عده ای کاربران معمولی و مشتاق ولی غیر متخصص.

    حالتهایی رو که نام بردید در اصطلاح Hallucination----Delusion نام میبرند که نشان دهنده اینه که بیمارید عزیز

    احتمالا مشکلات ژنتیکی و یا آسیبهای مغزی در مورد دردهای فیزیکیتون نیز بیماری روان-تنی است که با گرفتن دارو از روانپزشک کم کم از بین میروند.

    لطفا و حتما اول به یک مشاور حاذق و سپس با راهنمایی ایشان به یک روانپزشک مراجعه کنید.

    به هیچ وجه فعلا بچه دار نشوید تا تشخیص دقیق بیماریتون. موفق باشید

    اگر سوالی داشتید نقل قول کنید.لطفا


    بسم الله الرحمن ارحیم

    دوست عزیز بنده تجربی تو این قضیه مشاوره میدم.و در ضمن من تازه عضو شده ام و این دلیل نمیشود شما چون دیر تر عضو شده اید متخصص باشید.شما که منو نمیشناسید شاید من متخصص تر از شما باشم.و شاید با کسانی در ارتباط باشم که بتونه به ایشون کمک کنه

    من با طرف صحبت میکنم اگر لازم بود به یک متخصص بالاتر از خودم ارجاع میدم. و اگر نه طرف خودش جوابشو میگیره و میفهمه ایا طرف دروغ میگه یا راست.طرف خودش عقل داره.

    البته بابت نگرانیتون تشکر میکنم.

  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5704
    نوشته ها
    645
    تشکـر
    75
    تشکر شده 416 بار در 244 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : راهنمایی در مورد بیمار بودن یا نبودن

    نقل قول نوشته اصلی توسط delphic نمایش پست ها
    بسم الله الرحمن ارحیم

    دوست عزیز بنده تجربی تو این قضیه مشاوره میدم.و در ضمن من تازه عضو شده ام و این دلیل نمیشود شما چون دیر تر عضو شده اید متخصص باشید.شما که منو نمیشناسید شاید من متخصص تر از شما باشم.و شاید با کسانی در ارتباط باشم که بتونه به ایشون کمک کنه

    من با طرف صحبت میکنم اگر لازم بود به یک متخصص بالاتر از خودم ارجاع میدم. و اگر نه طرف خودش جوابشو میگیره و میفهمه ایا طرف دروغ میگه یا راست.طرف خودش عقل داره.

    البته بابت نگرانیتون تشکر میکنم.
    سلام

    من منظورم شما یا .... نبود و اصلا من کامنت شما رو نخواندم حالا چرا این برداشت شما بوده بهتره از خودتون بپرسید!؟

    من هدفم از این جمله این بود که چون این هموطن خوب ما خیال کرده بود این سایت همه کاربرانش یا اکثریت مشاور و روانشناس هستند با توجه به جمله ای که در ذیل های-لایت کردم از ایشان.

    بگم که به بیراهه نرند. اصلا هم به تخصص جنابعالی کاری ندارم. موفق باشید
    سلام و امیدوارم حالتون خوب باشه.ببخشید مزاحمتون شدم.یه سوالی داشتم از شما.ممنونم که وقت میزارید و پاسخ میدید.من تازگیا احساس میکنم بماری اعصاب دارم و میخام برم پیش یه روانپزشک که برام دارو تجویز کنه.اما اولش خواستم با شما که روانشناسید مشورتی بکنم.من تازگیا احساس بدی دارم.گاهی خیلی بد مظطرب میشم و حتی تا حدی که وحشت هم بهم دست میده.گاهی در حالیکه نشستم پیش همسرم و دارم باهاش حرف میزنم یا کاری انجام میدم یه احساس غیر واقعی بهم دست میدهوطوری که با خودم میگم من کیم و کجام.نه اینکه ندونم کیم و کجام.اما یه حس غیرواقعی و مصنوعی بودن نسبت به همه چی بهم دست میده.حس میکنم اونی که تو جسممه روح من نیست.حس میکنم روحم اشتباهی تو یه جسم دیگه س.یه لحظه به خودم میگم من اصلا چرا تو کالبد یه زنم و چرا اصلا این شخصم.انگار یکی از درونم که خودم نیست به بیرون نگاه میکنه.بعدش بهم یه اظطرابی دست میده که کم کم شدت میگیره منگ میشم و احساس سرگیجه میکنم.میترسم دیوونه شم.با خودم میگم نکنه دارم دیوونه میشم.بعد اینقدر اظطراب میگیرم که دچار وحشت میشم.میترسم خیلی زیاد.همسرم دستمو میکگیره اما هیچی نمیتونه ارومم کنه در ظاهر تظاهر به ارومی میکنم اما درونم غوغاست.چند مدتی هست که مشکل درد معده و گوارشم دارم و دو بارم رفتم دکتر اما داروهاش بار اول حساسیت داد و اورژانسیم کرد و داروهای بار دومم تاثیر چندانی ندارن.گاهی با یه حرف همسرم خیلی به شدت عصبانی میشم و بعدش حالم بد میشه.از خوردن دارو و اینکه دیوانه شم میترسم.به نظرتون مشکلی دارم؟برم روانپزشک یا روانشناس؟میتونه اینا اثر داروها باشه؟در حال حاضر فاموتیدین و لووکسین مصرف میکنم.طی یک سال اخیر به خاطر مسمومیت دارویی سه بار رفم اورژانس. و بدنم به خیلی از داروها شدید حساسیت نشون میده .مدت یک و نیم سالی هم هست که سر درد گرفتم و هچ دکتری تشخیص درست و حسابی نداده.اوایل خیلی شدید و مداوم بود اما تازگیا کم شده که حس میکنم دلیلش قرصهای ضدبارداری بود که میخوردم و الان دو ماهیه نمیخورمش.در ضمن زندگی خیلی خوبی دارم همسرم مهربون و ارومه و مرد وفاداریه.همیشه کمکم میکنه.جز اختلاف نظرهای جزئی که گاهی پیش میاد اونم شاید دو ماه یه بار یا کمتر ، مشکلی نداریم.مشکل مالیم ندارم نگران آینده م هم نیستم بچه هم ندارم.موندم چرا من باید با یه زدگی آروم اینجوری شم.لطفا راهنماییم کنید چکار کنم؟یعنی دارم عقلمو از دس میدم؟
    ممنونم ازکمکتون و دعاگوتون هستم

  10. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6585
    نوشته ها
    151
    تشکـر
    6
    تشکر شده 92 بار در 58 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : راهنمایی در مورد بیمار بودن یا نبودن

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشاد1020 نمایش پست ها
    سلام

    من منظورم شما یا .... نبود و اصلا من کامنت شما رو نخواندم حالا چرا این برداشت شما بوده بهتره از خودتون بپرسید!؟

    من هدفم از این جمله این بود که چون این هموطن خوب ما خیال کرده بود این سایت همه کاربرانش یا اکثریت مشاور و روانشناس هستند با توجه به جمله ای که در ذیل های-لایت کردم از ایشان.

    بگم که به بیراهه نرند. اصلا هم به تخصص جنابعالی کاری ندارم. موفق باشید
    سلام و امیدوارم حالتون خوب باشه.ببخشید مزاحمتون شدم.یه سوالی داشتم از شما.ممنونم که وقت میزارید و پاسخ میدید.من تازگیا احساس میکنم بماری اعصاب دارم و میخام برم پیش یه روانپزشک که برام دارو تجویز کنه.اما اولش خواستم با شما که روانشناسید مشورتی بکنم.من تازگیا احساس بدی دارم.گاهی خیلی بد مظطرب میشم و حتی تا حدی که وحشت هم بهم دست میده.گاهی در حالیکه نشستم پیش همسرم و دارم باهاش حرف میزنم یا کاری انجام میدم یه احساس غیر واقعی بهم دست میدهوطوری که با خودم میگم من کیم و کجام.نه اینکه ندونم کیم و کجام.اما یه حس غیرواقعی و مصنوعی بودن نسبت به همه چی بهم دست میده.حس میکنم اونی که تو جسممه روح من نیست.حس میکنم روحم اشتباهی تو یه جسم دیگه س.یه لحظه به خودم میگم من اصلا چرا تو کالبد یه زنم و چرا اصلا این شخصم.انگار یکی از درونم که خودم نیست به بیرون نگاه میکنه.بعدش بهم یه اظطرابی دست میده که کم کم شدت میگیره منگ میشم و احساس سرگیجه میکنم.میترسم دیوونه شم.با خودم میگم نکنه دارم دیوونه میشم.بعد اینقدر اظطراب میگیرم که دچار وحشت میشم.میترسم خیلی زیاد.همسرم دستمو میکگیره اما هیچی نمیتونه ارومم کنه در ظاهر تظاهر به ارومی میکنم اما درونم غوغاست.چند مدتی هست که مشکل درد معده و گوارشم دارم و دو بارم رفتم دکتر اما داروهاش بار اول حساسیت داد و اورژانسیم کرد و داروهای بار دومم تاثیر چندانی ندارن.گاهی با یه حرف همسرم خیلی به شدت عصبانی میشم و بعدش حالم بد میشه.از خوردن دارو و اینکه دیوانه شم میترسم.به نظرتون مشکلی دارم؟برم روانپزشک یا روانشناس؟میتونه اینا اثر داروها باشه؟در حال حاضر فاموتیدین و لووکسین مصرف میکنم.طی یک سال اخیر به خاطر مسمومیت دارویی سه بار رفم اورژانس. و بدنم به خیلی از داروها شدید حساسیت نشون میده .مدت یک و نیم سالی هم هست که سر درد گرفتم و هچ دکتری تشخیص درست و حسابی نداده.اوایل خیلی شدید و مداوم بود اما تازگیا کم شده که حس میکنم دلیلش قرصهای ضدبارداری بود که میخوردم و الان دو ماهیه نمیخورمش.در ضمن زندگی خیلی خوبی دارم همسرم مهربون و ارومه و مرد وفاداریه.همیشه کمکم میکنه.جز اختلاف نظرهای جزئی که گاهی پیش میاد اونم شاید دو ماه یه بار یا کمتر ، مشکلی نداریم.مشکل مالیم ندارم نگران آینده م هم نیستم بچه هم ندارم.موندم چرا من باید با یه زدگی آروم اینجوری شم.لطفا راهنماییم کنید چکار کنم؟یعنی دارم عقلمو از دس میدم؟
    ممنونم ازکمکتون و دعاگوتون هستم

    بسم الله الرحمن الرحیم



    بنده عذر خواهی میکنم برداشت من اشتباه بود.تشکر

  11. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5704
    نوشته ها
    645
    تشکـر
    75
    تشکر شده 416 بار در 244 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : راهنمایی در مورد بیمار بودن یا نبودن

    نقل قول نوشته اصلی توسط delphic نمایش پست ها
    بسم الله الرحمن الرحیم



    بنده عذر خواهی میکنم برداشت من اشتباه بود.تشکر
    موفق باشید

  12. کاربران زیر از فرشاد1020 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6620
    نوشته ها
    203
    تشکـر
    122
    تشکر شده 252 بار در 118 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : راهنمایی در مورد بیمار بودن یا نبودن

    [QUOTE=فرشاد1020;34451]سلام

    عزیز اولا که بعضی از دوستان در اینجا مشاور و روانکاوند و عده ای کاربران معمولی و مشتاق ولی غیر متخصص.

    حالتهایی رو که نام بردید در اصطلاح Hallucination----Delusion نام میبرند که نشان دهنده اینه که بیمارید عزیز

    احتمالا مشکلات ژنتیکی و یا آسیبهای مغزی در مورد دردهای فیزیکیتون نیز بیماری روان-تنی است که با گرفتن دارو از روانپزشک کم کم از بین میروند.

    لطفا و حتما اول به یک مشاور حاذق و سپس با راهنمایی ایشان به یک روانپزشک مراجعه کنید.

    به هیچ وجه فعلا بچه دار نشوید تا تشخیص دقیق بیماریتون. موفق باشید

    اگر سوالی داشتید نقل قول کنید.لطفا[/QUOT
    دوست عزیز ممنونم بابت راهنماییتون.میتونم بپرسم آیا شما تخصص در زمینه بیماریهاییی که گفتید دارید؟
    من اصلا حس نمیکنم مبتلا به جنون باشم.بیماریهایی که شما گفتید فک کنم کمی برای من زیاد باشن.در ضمن من چند ماه قبل حدود 7 ماه پیش تصادف شدیدی کردم که به علت نبستن کمربند ایمنی سرم خورد تو شیشه و شیشیه خورد شد.خوشبختانه بعدش بهم حالت غش و بیهوشی یا تهوع دست نداد.اون زمان هم کلی سیتی اسکت و ام آر آی از سرم و مهره های گردنم گرفتن و پیش بهترین متخصص و جراح مغز و اعصاب رفتم و همه تشخیص دادن سالمم و فقط اضطراب دارم.اون موقع خیلی درد گردن و مهره داشتم که دکتر بعد معاینات دقیق گفت فقط به خاطر استرس تصادف عضلاتت منقبض شده و درد از اونه که بهم شل کننده عضلات داد و خوب شدم.بنظر من اگه مشکلی داشتم اون موقع باید مشخص میشد.
    درضمن من بخاطر مخالفت همسرم امکان مراجعه به روانکاو اونم با جلسات طولانی ندارم.چون اگه برم باید ازش پنهون کنم و پنهان کاری هم برای یک یا فوقش دو جلسه مقدوره.بقیه جلساتو با چه بهونه ای غیب شم؟من دنبال مشاوره آنلاینم که بتونم تو ساعات کاریم مشاوره بگیرم و با چند تا روانشناسم تماس داشتم واسه مشاوره نتی.و خواستم برام تعیین وقت و هزینه کنن.اما متاسفانه همشون میگن باید حضوری برم

  14. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5704
    نوشته ها
    645
    تشکـر
    75
    تشکر شده 416 بار در 244 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : راهنمایی در مورد بیمار بودن یا نبودن

    [quote=ranaa;35705]
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشاد1020 نمایش پست ها
    سلام

    عزیز اولا که بعضی از دوستان در اینجا مشاور و روانکاوند و عده ای کاربران معمولی و مشتاق ولی غیر متخصص.

    حالتهایی رو که نام بردید در اصطلاح hallucination----delusion نام میبرند که نشان دهنده اینه که بیمارید عزیز

    احتمالا مشکلات ژنتیکی و یا آسیبهای مغزی در مورد دردهای فیزیکیتون نیز بیماری روان-تنی است که با گرفتن دارو از روانپزشک کم کم از بین میروند.

    لطفا و حتما اول به یک مشاور حاذق و سپس با راهنمایی ایشان به یک روانپزشک مراجعه کنید.

    به هیچ وجه فعلا بچه دار نشوید تا تشخیص دقیق بیماریتون. موفق باشید

    اگر سوالی داشتید نقل قول کنید.لطفا[/quot
    دوست عزیز ممنونم بابت راهنماییتون.میتونم بپرسم آیا شما تخصص در زمینه بیماریهاییی که گفتید دارید؟
    من اصلا حس نمیکنم مبتلا به جنون باشم.بیماریهایی که شما گفتید فک کنم کمی برای من زیاد باشن.در ضمن من چند ماه قبل حدود 7 ماه پیش تصادف شدیدی کردم که به علت نبستن کمربند ایمنی سرم خورد تو شیشه و شیشیه خورد شد.خوشبختانه بعدش بهم حالت غش و بیهوشی یا تهوع دست نداد.اون زمان هم کلی سیتی اسکت و ام آر آی از سرم و مهره های گردنم گرفتن و پیش بهترین متخصص و جراح مغز و اعصاب رفتم و همه تشخیص دادن سالمم و فقط اضطراب دارم.اون موقع خیلی درد گردن و مهره داشتم که دکتر بعد معاینات دقیق گفت فقط به خاطر استرس تصادف عضلاتت منقبض شده و درد از اونه که بهم شل کننده عضلات داد و خوب شدم.بنظر من اگه مشکلی داشتم اون موقع باید مشخص میشد.
    درضمن من بخاطر مخالفت همسرم امکان مراجعه به روانکاو اونم با جلسات طولانی ندارم.چون اگه برم باید ازش پنهون کنم و پنهان کاری هم برای یک یا فوقش دو جلسه مقدوره.بقیه جلساتو با چه بهونه ای غیب شم؟من دنبال مشاوره آنلاینم که بتونم تو ساعات کاریم مشاوره بگیرم و با چند تا روانشناسم تماس داشتم واسه مشاوره نتی.و خواستم برام تعیین وقت و هزینه کنن.اما متاسفانه همشون میگن باید حضوری برم
    سلام

    عزیز ممنون از پاسختون در رابطه با سوالی که فرمودید باید عرض کنم:

    فوق لیسانس روانشناسی بالینی دارم, خوشحالم که مشکل فیزیکی مغزی ندارید ولی من منظورم مشکلات هورمونی و ژنتیک و فعالیتهای مغزی فکری بود عزیز که توی این نوع آزمایشات مشخص نمیشه

    شما اگر بخواهید مشکلاتتان کاهش پیدا کنه طبق نظر بقیه دوستان که درست هم هست نیاز به تیم کاری دارید(روانکاو-روانپزشک) برای مشاوره و دارو.

    چون عزیز نیاز به هر دو دارید والا جواب نمیده. مشاوره تلفنی و اینترنتی نیز برای شما کار ساز نیست.

    جالبه اگر معده درد شدید هم داشتید شوهرتون مخالف بودن!!!!!!!!

    بهتره زودتر برید گلم نمیدونم چند سالتونه ولی با بالاتر رفتن سن امکان درگیر شدنتان بیشتره .

    پس حتما ولطفا رجوع کنید.

    موفق باشید

  15. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2482
    نوشته ها
    111
    تشکـر
    19
    تشکر شده 51 بار در 36 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : راهنمایی در مورد بیمار بودن یا نبودن

    نقل قول نوشته اصلی توسط RANAA نمایش پست ها
    سلام و امیدوارم حالتون خوب باشه.ببخشید مزاحمتون شدم.یه سوالی داشتم از شما.ممنونم که وقت میزارید و پاسخ میدید.من تازگیا احساس میکنم بماری اعصاب دارم و میخام برم پیش یه روانپزشک که برام دارو تجویز کنه.اما اولش خواستم با شما که روانشناسید مشورتی بکنم.من تازگیا احساس بدی دارم.گاهی خیلی بد مظطرب میشم و حتی تا حدی که وحشت هم بهم دست میده.گاهی در حالیکه نشستم پیش همسرم و دارم باهاش حرف میزنم یا کاری انجام میدم یه احساس غیر واقعی بهم دست میدهوطوری که با خودم میگم من کیم و کجام.نه اینکه ندونم کیم و کجام.اما یه حس غیرواقعی و مصنوعی بودن نسبت به همه چی بهم دست میده.حس میکنم اونی که تو جسممه روح من نیست.حس میکنم روحم اشتباهی تو یه جسم دیگه س.یه لحظه به خودم میگم من اصلا چرا تو کالبد یه زنم و چرا اصلا این شخصم.انگار یکی از درونم که خودم نیست به بیرون نگاه میکنه.بعدش بهم یه اظطرابی دست میده که کم کم شدت میگیره منگ میشم و احساس سرگیجه میکنم.میترسم دیوونه شم.با خودم میگم نکنه دارم دیوونه میشم.بعد اینقدر اظطراب میگیرم که دچار وحشت میشم.میترسم خیلی زیاد.همسرم دستمو میکگیره اما هیچی نمیتونه ارومم کنه در ظاهر تظاهر به ارومی میکنم اما درونم غوغاست.چند مدتی هست که مشکل درد معده و گوارشم دارم و دو بارم رفتم دکتر اما داروهاش بار اول حساسیت داد و اورژانسیم کرد و داروهای بار دومم تاثیر چندانی ندارن.گاهی با یه حرف همسرم خیلی به شدت عصبانی میشم و بعدش حالم بد میشه.از خوردن دارو و اینکه دیوانه شم میترسم.به نظرتون مشکلی دارم؟برم روانپزشک یا روانشناس؟میتونه اینا اثر داروها باشه؟در حال حاضر فاموتیدین و لووکسین مصرف میکنم.طی یک سال اخیر به خاطر مسمومیت دارویی سه بار رفم اورژانس. و بدنم به خیلی از داروها شدید حساسیت نشون میده .مدت یک و نیم سالی هم هست که سر درد گرفتم و هچ دکتری تشخیص درست و حسابی نداده.اوایل خیلی شدید و مداوم بود اما تازگیا کم شده که حس میکنم دلیلش قرصهای ضدبارداری بود که میخوردم و الان دو ماهیه نمیخورمش.در ضمن زندگی خیلی خوبی دارم همسرم مهربون و ارومه و مرد وفاداریه.همیشه کمکم میکنه.جز اختلاف نظرهای جزئی که گاهی پیش میاد اونم شاید دو ماه یه بار یا کمتر ، مشکلی نداریم.مشکل مالیم ندارم نگران آینده م هم نیستم بچه هم ندارم.موندم چرا من باید با یه زدگی آروم اینجوری شم.لطفا راهنماییم کنید چکار کنم؟یعنی دارم عقلمو از دس میدم؟
    ممنونم ازکمکتون و دعاگوتون هستم
    سلام
    خوب هستید؟
    شما هنوز به سایت سر میطنید و پیگیر هستید؟
    چند تا سوال ازتون داشتم که بپرسم

  16. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6620
    نوشته ها
    203
    تشکـر
    122
    تشکر شده 252 بار در 118 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : راهنمایی در مورد بیمار بودن یا نبودن

    نقل قول نوشته اصلی توسط yahoo نمایش پست ها
    سلام
    خوب هستید؟
    شما هنوز به سایت سر میطنید و پیگیر هستید؟
    چند تا سوال ازتون داشتم که بپرسم

    سلام
    ممنون از پاسختون بله هنوز سر میزنم متشکر میشم از راهنماییهاتون

  17. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2482
    نوشته ها
    111
    تشکـر
    19
    تشکر شده 51 بار در 36 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : راهنمایی در مورد بیمار بودن یا نبودن

    سلام
    خودتون هم اشاره کردید از نظر سیستم عصبی شما توسط متخصصین انواع آزمایشات رو دادید(زمانی که تصادف کردید) و اونها گفتن مشکل طبی ندارید
    حتی اشاره هم کردن بهتون گفتن اضطراب
    این علائم شما علائم جنون و دیوونه شدن نیست
    کسی که داره دیوونه میشه اصلا نمیدونه که داره دیوونه میشه
    خیالتون راحت
    علائم یک اختلال اضطرابی هست
    چند تا سوال ازتون میپرسم ببینید اون زمانی که این حالت بهتون دست میده چند تا از این علائم رو دارد:
    طپش قلب ، تعریق، لرزش، احساس تنگی نفس،احساس خفگی،تهوع یا ناراحتی در ناحیه شکم،ترس از مرگ،کرختی یا مور رمور شدن بدن و لرزش یا احساس سرما
    هر چند تا از این علائم رو دارید نام ببرید و بگید این حالت و علائمش(احساس غیر واقعی بودن،ترس از دیوانگی و اضطراب و وحشت)چقد و چه مدت در شما طول میکشه تا تموم بشه ؟

  18. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6620
    نوشته ها
    203
    تشکـر
    122
    تشکر شده 252 بار در 118 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : راهنمایی در مورد بیمار بودن یا نبودن

    نقل قول نوشته اصلی توسط yahoo نمایش پست ها
    سلام
    خودتون هم اشاره کردید از نظر سیستم عصبی شما توسط متخصصین انواع آزمایشات رو دادید(زمانی که تصادف کردید) و اونها گفتن مشکل طبی ندارید
    حتی اشاره هم کردن بهتون گفتن اضطراب
    این علائم شما علائم جنون و دیوونه شدن نیست
    کسی که داره دیوونه میشه اصلا نمیدونه که داره دیوونه میشه
    خیالتون راحت
    علائم یک اختلال اضطرابی هست
    چند تا سوال ازتون میپرسم ببینید اون زمانی که این حالت بهتون دست میده چند تا از این علائم رو دارد:
    طپش قلب ، تعریق، لرزش، احساس تنگی نفس،احساس خفگی،تهوع یا ناراحتی در ناحیه شکم،ترس از مرگ،کرختی یا مور رمور شدن بدن و لرزش یا احساس سرما
    هر چند تا از این علائم رو دارید نام ببرید و بگید این حالت و علائمش(احساس غیر واقعی بودن،ترس از دیوانگی و اضطراب و وحشت)چقد و چه مدت در شما طول میکشه تا تموم بشه ؟


    طپش قلب ، تعریق، لرزش، احساس تنگی نفس،احساس خفگی،تهوع یا ناراحتی در ناحیه شکم،ترس رو دارم

  19. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6620
    نوشته ها
    203
    تشکـر
    122
    تشکر شده 252 بار در 118 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : راهنمایی در مورد بیمار بودن یا نبودن

    مدتشم حدود 2 یا سه ساعته.دو بار آلپرازولام خوردم بهم کمک کرده.

  20. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2482
    نوشته ها
    111
    تشکـر
    19
    تشکر شده 51 بار در 36 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : راهنمایی در مورد بیمار بودن یا نبودن

    سلام
    شما به احتمال خیلی خیلی زیاد مبتلا به حمله هراس (پانیک)هستید
    این یک اختلال اضطرابیه
    علامش اینه:

  21. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2482
    نوشته ها
    111
    تشکـر
    19
    تشکر شده 51 بار در 36 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : راهنمایی در مورد بیمار بودن یا نبودن

    ببخشید پست قبلی ناقص موند
    علائمش اینه:
    دوره‏اي از ترس يا ناراحتي شديد است که ابتدا و انتهاي مشخصي دارد و طي آن حداقل چهار تا از علايم زير به طور ناگهاني پيدا مي‏شود و در عرض ده دقيقه به حداکثر شدت خود مي‏رسد:
    (1) تپش، کوبش، يا افزايش ضربان قلب
    (2) تعريق
    (3) لرزش يا تکان
    (4) احساس کوتاه شدن تنفس يا احساس اختناق
    (smothering)
    (5) احساس خفقان
    (choking)
    (6) احساس ناراحتي يا درد در قفسه سينه
    (7) تهوع يا ناراحتي شکمي
    (8) احساس سرگيجه، تلوتلو خوردن، منگي، يا ضعف
    (9) مسخ واقعيت (derealization) (احساس غير واقعي بودن جهان) يا مسخ شخصيت (depersonalization) (احساس گسستگي از خود)
    (10) ترس از ديوانه شدن يا از دست دادن تسلط بر خود
    (11) ترس از مردن
    (12) مور مور ([پارستزي] احساس کرختي يا سوزن سوزن شدن)
    (13) سرمالرزه يا گر گرفتگي
    آلپرازولام یک داروی ضد اضطرابه که اتفاقا در درمان هراس هم استفاده میشه

  22. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6620
    نوشته ها
    203
    تشکـر
    122
    تشکر شده 252 بار در 118 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : راهنمایی در مورد بیمار بودن یا نبودن

    دوست عزیز ممنونم از راهنماییتون
    فقط من یه سوال داشتم:اینکه الان بهترم و دیگه این حالت سراغم نمیاد آیا میتونه دلیل بر خوب شدنم باشه؟آیا اختلال پانیک حالت رفت و برگشت داره؟و اصلا آیا این اختلال قابل درمانه؟یا فقط قابل پیشگیری یا تقلیل علائم با دارو هست؟
    و یه سوال دیگه هم اینه که اگه این حالات باز برگشت ، نیاز به روانکاوی و مراجعه به روانشناس دارم یا مستقیم برم پیش یه روانپزشک بهتره؟

  23. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2482
    نوشته ها
    111
    تشکـر
    19
    تشکر شده 51 بار در 36 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : راهنمایی در مورد بیمار بودن یا نبودن

    سلام
    خوشحالم که فعلا مشکلی ندارید
    چون پانیک یک اختلال اضطرابی هست ممکنه در مواجهه با موقعیت هایی که برای شما استرس زا هست دوباره عود کنه
    ممکن هم هست نکنه
    درمان انتخابی پانیک دارو درمانی و درمانهای شناختی رفتاری هستند
    چون شما الان مشکلی ندارید مراجعه به متخصص هم به نظر من ضرورتی نداره چون درمان چه شناختی رفتاری و چه دارویی روی نشانه هاست و وقتی شما در حال حاضر نشانه ای ندارید خوب درمانی هم ضرورتی ندارد
    یک کتاب بهتون معرفی میکنم
    درباره توضیح کامل هراس و علل به وجود امدنش و همچنین مراحل کامل درمان شناختی رفتاری هستش
    بهتون توصیه میکنم بخونیدش
    کتاب کوچیکیه و تمرین های رفتار ی و شناختی که داره میتونه بهتون کمک کنه اگر علائم زمانی عود کرد دچار ترس بی مورد نشید و بتونید علائم رو مدیریت و به شیوه ای مناسب باهاشون برخورد کنید
    اسم کتاب:غلبه بر اضطراب و هراس نوجوانان راهنماي درمانگران
    نويسنده: دونا پينكوز و ديگران
    مترجم / مصحح: علي كمال‌جو
    اسم کتاب درباره کودکانه اما تمرینهاش برای همه سنین همین اصوله
    کتاب خیلی خوبیه برای درمان هراس
    ......................
    در ضمن یک سوال دیگه ازتون داشتم
    این سوال رو برای اطلاعات خودم میپرسم
    نسبت به اون زمانی که هراس داشتید و الان که ندارید شرایط زندگیتون چه تغییراتی کرده؟
    یا خودتون فکر میکنید چه اتفاقاتی اون زمان شما رو تحت فشار قرار داده بود؟
    تصاوير کوچک فايل پيوست تصاوير کوچک فايل پيوست 0.647362001402562877_taknaz.jpg  

  24. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2482
    نوشته ها
    111
    تشکـر
    19
    تشکر شده 51 بار در 36 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : راهنمایی در مورد بیمار بودن یا نبودن

    میخواستم تصویر کتاب رو براتون پیوست کنم
    این تصویر اشتباهی پیوست شد
    فایل تصویر کتاب ارور میده
    بهر حال
    این تصویر تقدیم شما

  25. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5704
    نوشته ها
    645
    تشکـر
    75
    تشکر شده 416 بار در 244 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : راهنمایی در مورد بیمار بودن یا نبودن

    سلام

    خدمت تمام دوستان که داخل این سایت عضو هستد و گاهی در مسائلی دخالت میکنند که نه اگاهی و نه علمی ونه تحصیلاتی در

    این زمینه ها دارند عرض میکنم که تشویق و ترغیب کردن یک مریض و یا فرد مبتلا به اختلالات روانی به اینکه مشاور نمیخوای ودارو

    نمیخوای و..... تو حالت خوبه با جنایت هیچ فرغی نداره!!!!!!!!!!!!!!!!!

    میدونید یک فرد مبتلا به جنون یا منیک یا دیپریشن و بردر لاین و مازو و سادستیک و نوراتیک و........... بدون درمان و کنترل و دارو

    ممکنه دست به جنایت ویا خودکشی بزنه!!!!!


    نکنید عزیزان تو اموری که نمیدانید دخالت نکنید چون گاهی فاجعه آفرینه..... کمی اندیشه کنید.


    موفق باشید

    با سپاس

  26. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4571
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : راهنمایی در مورد بیمار بودن یا نبودن

    پس زمانیکه بر اثر دارو میخواد خودکشی کنه چیه قبل از دارو افکار خودکشی نداشته باشه پس دارو زیاد خوب نیست قرص آدمه معتاد نشون میده حتی قرصهاش اثرات اکستازی رو داره

  27. بالا | پست 24

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6620
    نوشته ها
    203
    تشکـر
    122
    تشکر شده 252 بار در 118 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : راهنمایی در مورد بیمار بودن یا نبودن

    نقل قول نوشته اصلی توسط yahoo نمایش پست ها
    سلام
    خوشحالم که فعلا مشکلی ندارید
    چون پانیک یک اختلال اضطرابی هست ممکنه در مواجهه با موقعیت هایی که برای شما استرس زا هست دوباره عود کنه
    ممکن هم هست نکنه
    درمان انتخابی پانیک دارو درمانی و درمانهای شناختی رفتاری هستند
    چون شما الان مشکلی ندارید مراجعه به متخصص هم به نظر من ضرورتی نداره چون درمان چه شناختی رفتاری و چه دارویی روی نشانه هاست و وقتی شما در حال حاضر نشانه ای ندارید خوب درمانی هم ضرورتی ندارد
    یک کتاب بهتون معرفی میکنم
    درباره توضیح کامل هراس و علل به وجود امدنش و همچنین مراحل کامل درمان شناختی رفتاری هستش
    بهتون توصیه میکنم بخونیدش
    کتاب کوچیکیه و تمرین های رفتار ی و شناختی که داره میتونه بهتون کمک کنه اگر علائم زمانی عود کرد دچار ترس بی مورد نشید و بتونید علائم رو مدیریت و به شیوه ای مناسب باهاشون برخورد کنید
    اسم کتاب:غلبه بر اضطراب و هراس نوجوانان راهنماي درمانگران
    نويسنده: دونا پينكوز و ديگران
    مترجم / مصحح: علي كمال‌جو
    اسم کتاب درباره کودکانه اما تمرینهاش برای همه سنین همین اصوله
    کتاب خیلی خوبیه برای درمان هراس
    ......................
    در ضمن یک سوال دیگه ازتون داشتم
    این سوال رو برای اطلاعات خودم میپرسم
    نسبت به اون زمانی که هراس داشتید و الان که ندارید شرایط زندگیتون چه تغییراتی کرده؟
    یا خودتون فکر میکنید چه اتفاقاتی اون زمان شما رو تحت فشار قرار داده بود؟
    دوست عزیز
    بسیار از راهنماییهای سودمندتون متشکرم و حتما از اون کتاب هم استفاده میکنم.
    راجب شرایط راستش شرایطم تغییری نکرده جز اینکه اون موقع ناراحتی شدید گوارشی داشتم که داروهای تجویزی پزشک هم باعث ایجاد حساسیت به صورت تورم زبان و گلو و احساس خفگی شد که با مراجعه به اورژانس بهتر شدم.دکترم هم داروهامو عوض کرد و شرایط جسمیم خوب شد.حالا نمیدونم اون ناراحتی ها از اضطراب بوده یا اینکه باعث اضطراب بوده.یعنی نمیدونم کدومش معلول کدوم علت بود.البته از اون وقت به عدم خیلی حساس شدم به این معنی که وقتی حتی کمی همسرم ازم ناراحت میشه حالم بد میشه .یعنی اصلا تاب یه کمی ناراحتی و قهر ندارم.احساس میکنم خیلی وابسته ش شدم و اگه ازم ناراحت شه من میمیرم.

  28. بالا | پست 25

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6620
    نوشته ها
    203
    تشکـر
    122
    تشکر شده 252 بار در 118 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : راهنمایی در مورد بیمار بودن یا نبودن

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشاد1020 نمایش پست ها
    سلام

    خدمت تمام دوستان که داخل این سایت عضو هستد و گاهی در مسائلی دخالت میکنند که نه اگاهی و نه علمی ونه تحصیلاتی در

    این زمینه ها دارند عرض میکنم که تشویق و ترغیب کردن یک مریض و یا فرد مبتلا به اختلالات روانی به اینکه مشاور نمیخوای ودارو

    نمیخوای و..... تو حالت خوبه با جنایت هیچ فرغی نداره!!!!!!!!!!!!!!!!!

    میدونید یک فرد مبتلا به جنون یا منیک یا دیپریشن و بردر لاین و مازو و سادستیک و نوراتیک و........... بدون درمان و کنترل و دارو

    ممکنه دست به جنایت ویا خودکشی بزنه!!!!!


    نکنید عزیزان تو اموری که نمیدانید دخالت نکنید چون گاهی فاجعه آفرینه..... کمی اندیشه کنید.


    موفق باشید

    با سپاس

    دوست عزیز در مورد پاسخ شما هم باید بگم یه دکتری برام سرترالین تجویز کرد اما وقتی عوارض فراوانشو دیدم که یکی شم ایجاد انگیزه خودکشی بود در حالی که من چنین فکری به ذهنم نمیرسه ، دارو رو نخوردم

  29. بالا | پست 26

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5704
    نوشته ها
    645
    تشکـر
    75
    تشکر شده 416 بار در 244 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : راهنمایی در مورد بیمار بودن یا نبودن

    نقل قول نوشته اصلی توسط RANAA نمایش پست ها
    دوست عزیز در مورد پاسخ شما هم باید بگم یه دکتری برام سرترالین تجویز کرد اما وقتی عوارض فراوانشو دیدم که یکی شم ایجاد انگیزه خودکشی بود در حالی که من چنین فکری به ذهنم نمیرسه ، دارو رو نخوردم
    سلام

    عزیز همینه که میگم, تو کار درمان نباید دخالت کرد. ببین گلم حتی نفس کشیدن هم الان ثابت شده که به علت ایجاد رادیکالهای آزاد باعث کوتاه شدن طول عمر میشه پس نفس کشیدن هم عوارض داره!!

    پس نفس نباید کشید!!!!!!!!!!!!!!!!

    گلم اون خانم یا آقای دکتری که به شما دارو داده بین 15 تا 20 سال فقط درس خوانده و زحمت کشیده از عوارض دارو خبر نداشته!!!!!؟؟؟؟؟

    منتها عزیز عوارض اون دارو خیلی کمتر از عوارض بیشرفته شدن و بدخیم شدن بیماریته. پس داروت رو طبق نظر متخصص مصرف کنید لطفا.

    موفق باشید

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد