نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: دیگه بریدم

1152
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6724
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    Unhappy دیگه بریدم

    با سلام خدمت شما.
    دختری 22 ساله هستم و فرزند آخر و چهارم خانواده. مادر و پدرم نصف سال در جنگ و نصف دیگر را در قهر سپری میکنن من و یک برادرم در خانه هستیم پدرم بسیار شکاک و بدبین و دهن بین است مادرم 16 سال از پدر 76 ساله ام کوچک تر است تحت رفتار پدرم اوهم افسرده و عصبی شده اجازه بیرون رفتن تنهایی یا کلاس های غیر دانشگاه و بعضی از کلاس های هنری مثل خیاطی را ندارم مادرم خودش بدون اینکه به من اطلاع بدهد خواستگارهایم را جواب میکند حالا هم حرف از طلاق میزنند واقعا دیگر زندگی برایم خسته کننده شده بارها فکر خود کشی افتاده ام اما از ترس خدا به این کار دست نزده ام بارها از آنها خواسته ام پیش مشاور بروند ولی هر بار رفتار بدی نشان میدهند خواهشا کمکم کنید

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6596
    نوشته ها
    48
    تشکـر
    0
    تشکر شده 11 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دیگه بریدم

    پدرومادر شما درسن کهنسالی بسر میبرند و در این سنین معمولا کم حوصله و بقول معروف غرغرو و بسیار پر توقع میشوند. در این سن منطق و قدرت ریسک به شدت ایین میاد. شما اختلاف سنی بسیار زیادی با والدین خودتون دارین که همین باعث شده چند نسل با یکدیگر اختلاف داشته باشید. اگر شرایط ادامه تحصیل و دارین که ادامه بدید و هدفی رو برای خودتون مشخص کنید.یه هدف خوبی رو برای خودتون مجسم کنید و به اون فکر کنید. اگه میتونید چیزهای خوب رو برای خودتون مکتوب کنید و هر روز اونها رو ببینید و به اونها فکر کنید. فکر نکنید آرزو دست نیافتنی است. هرچیزی ممکنه اتفاق بیفته.

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6717
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    3
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دیگه بریدم

    دوست عزیزم من شما رو درک می کنم .سعی کنید به درستون ادامه بدید و از طریق فردی که خانواده شما به اون اعتماد دارند کاری خوب و در شان خودتون پیدا کنید. در این صورت کمتر در خانه بوده و تنش های کمتری رو تحمل خواهید کرد سعی کنید کمی استقلال به دست بیارید در این راه باید اول اعتماد والدین رو جذب کنید و بعد استقلال بیشتری پیدا کنید هیچ وقت به خاطر اینها به خودتون و آیندتون ضربه نزنید به خدا توکل کنید امید داشته باشید و با امید به آینده ای بهتر زندگی کنید.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد