سلام خسته نباشيد
همسر من خيلي رو رفتاراي من با مردها حساسه چي كا بايد بكنم؟ لطفا راهنماييم كليد
ممنون
سلام خسته نباشيد
همسر من خيلي رو رفتاراي من با مردها حساسه چي كا بايد بكنم؟ لطفا راهنماييم كليد
ممنون
سلامنوشته اصلی توسط كريم پور
لطفا بیشتر توضیح بدین،
روی چه رفتارهایی حساسه؟
کجا؟ در چه محیطی؟ کار ؟ خانواده؟ یا همه جا؟
چه مدته؟ همیشه اینجوری بوده یا اتفاق خاصی افتاده که حساس شده؟
خب عزیزم بیشتر توضیح بدید ...
شما فقط خروجی رو گفتید ولی در مورد نوع رفتارتون چیزی نگفتید
شاید نوع رفتار شما طوریه که ایشون بهش حساس میشه و به شما سخت میگیره ...
از طرفی گاهی افرادی که رفتارهای ناپسندی انجام میدن ، نسبت به دیگران اونقدر حساس میشن که
همه رو با دید خودشون نگاه میکنن ... مثلا" فردی که چشم چرونی میکنه معمولا" به همه شک داره و
فکر میکنه همه نسبت به اون و خانواده اش همین رفتارو دارن به همین خاطر روی رفتارهای بقیه اعضاء خانواده اش حساس میشه
برخوردم با ديگران، حرف زدنم ، رفتارام ، فاميل ، كار ، بيرون، اتفاق خاصي نيفتاده ، از زماني كه عقد كرديم، و تازگيها زياد شده، طوري كه من ديگه همش از رفتارام و حرفام تو جمع مي ترسم اضطرس دارم كه نكنه ناراحت شه و رابطمون خراب شه
مثلا وقتي خريد ميريم به من مي گه دست رو پيشخون نذار، تو مهموني ميگه مثلا با فلاني چرا خنديدي، از خريدش راضي نيست ميندازه گردن من ميگه تو گفتي خوبه در صورتي كه من اول وايميستم خودش اكي كنه بعد ميگم خوبه يا نه، چرا تو جمع رو مبل لم دادي
سلام
حتما برید مشاور- ایشون شخصیتی شکاک و مضطرب به نظر میایند .نمیخوام بترسونمتون ولی خوب این رو هم بخوانید:
قتل مادر درحضور دختر کلاس اولی در نخستین روز مدرسه/ حاشیه تاثر برانگیزی که دخترک در محل حادثه آفرید
روزنامه خراسان نوشت: شب سه شنبه مرد ۳۵ساله، وقتی از سرکار بازگشت، به سمت آرایشگاه همسرش رفت تا دختر ۷ ساله اش را که پس از تعطیلی مدرسه نزد مادرش رفته بود، به منزل ببرد. ساعتی بعد هم زن ۲۵ساله به خانه آمد و آ ن ها سر سفره شام نشستند. مرد که غرق در افکارش بود، آرام آرام لقمه غذا را برمی داشت و در ذهن پریشان خود حرکات و رفتار همسرش را مرور می کرد. دقایقی بعد و در حالی که دخترک، کتاب هایش را در کیف مدرسه اش می گذاشت زن جوان به سمت اتاق خواب رفت.
مرد ۳۵ساله که زیرچشمی همسرش را تعقیب می کرد،ناگهان از جا برخاست و به داخل اتاق رفت. سروصدا و فریادهای دلخراش آن ها، دخترک را نگران کرده بود. او که فکر می کرد پدر و مادرش مانند همیشه در حال دعوا هستند، کنار در اتاق رفت اما جرات نداشت در را باز کند. اضطراب و وحشت در چشمان دخترک موج می زد که ناگهان مرد هراسان و خون آلود از اتاق بیرون آمد و پا به فرار گذاشت.
دختر ۷ساله با مشاهده این وضعیت به سمت اتاق دوید اما با صحنه دلخراشی روبه رو شد مادرش غرق درخون در کنار تختخواب افتاده بود. او وحشت زده جیغ کشید و در حالی که پاهایش خون آلود شده بود، گریه کنان از در حیاط بیرون رفت. او با پاهای خونین درکوچه می دوید تا به در منزل شاگرد مادرش رسید و هق هق کنان ماجرای دعوا و قتل مادرش را برای شاگرد آرایشگاه مادرش بازگو کرد.
لحظاتی بعد همسایگان که با فریادهای دخترک در جریان موضوع قرار گرفته بودند، با پلیس تماس گرفتند و بدین ترتیب یک پرونده جنایی دیگر مقابل قاضی ویژه قتل عمد گشوده شد. عقربه های ساعت ۲2:۲0 را نشان می داد که قاضی سید جواد حسینی و عوامل بررسی صحنه جرم و کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی عازم محل وقوع قتل در منطقه گلشهر مشهد شدند. همزمان با آغاز تحقیقات قضایی و اظهارات دختر خردسال، «قاضی حسینی» دستور شناسایی مخفیگاه و دستگیری همسر مقتول را صادر کرد.
نتایج بررسی ها نشان می داد زن جوان با واردآمدن ۲۵ ضربه کارد که بیشتر آن ها به نقاط گردن و پهلوی او اصابت کرده بود، به قتل رسیده است.
پس از انجام تحقیقات مقدماتی در محل جنایت و کشف آلت قتاله، ماموران انتظامی موفق شدند مخفیگاه متهم فراری را شناسایی و ۲ ساعت بعد او را دستگیر کنند. مرد ۳۵ساله که شبانه توسط قاضی حسینی مورد بازجویی قرار گرفت، ضمن اعتراف صریح به قتل همسرش گفت: ۱۰سال قبل از همسر اولم جدا شدم که از او یک پسر ۱۶ساله دارم. یک سال بعد هم با این زن (مقتول) ازدواج کردم. اما به او سوء ظن داشتم وقتی او وارد اتاق خواب شد، احساس کردم با فرد دیگری صحبت می کند که ناگهان وارد اتاق شدم و او را کشتم!
متهم این پرونده جنایی پس از اعتراف به قتل همسرش، با صدور دستور بازداشت موقت از سوی مقام قضایی در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت تا زوایای پنهان این پرونده جنایی نیز افشا شود.
در حاشیه
دختر ۷ساله مقتول که شاهد این جنایت هولناک بود و در گوشه ای از منزل اشک می ریخت، با سادگی کودکانه خود خطاب به قاضی ویژه قتل عمد گفت: حاج آقا اجازه می دهید من کیفم را بردارم چون فردا می خواهم به مدرسه بروم وگرنه خانم معلم ناراحت می شود!
سلام
ببخشید من مشاور نیستم ولی بنظر من شوهرتون این مشکل تو وجودشونه چون تعدادی از مردها اینگونه هستند و متاسفانه زیاد نمیشه در این مورد کاری انجام داد فقط باید با مردهای غریبه ارتباط رو کم کنید در زبان کردی به این افراد ( خانگمان ) میگن تو زبان فارسی نمیدونم چی میگن یعنی الان یادم رفته .
یکی از دختر عمه های من با یه همچین مردی ازدواج کرده بهش اجازه نمیده که از خونه بیرون بیاد الان با اکثر آشناها قطع رابطه کرده یعنی چند ساله تقریبا خونه نشین شده و الان از نظر روحی خیلی حالش خرابه چند وقت پیش مادرش ( عمه ام ) میگفت بردمش پیش روانشناس و الان داره قرص مصرف میکنه .
متاسفانه این جور مردها به زنشون خیلی شک دارند .
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین حرف معما نه تو خوانی ونه من
هست از پس پرده گفتگوی من و تو
چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من
من بايد چيكار كنم تا حساسيت همسرم كم شه؟
من همسرمو خيلي دوست دارم ولي هر جا ميرم اصن بهم خوش نمي گذره مخصوصا تو جمعاي دوستي
ميشه به من يه مشاوره خوب پيشنهاد كنيد؟
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
نظرت چیه؟
