نمایش نتایج: از 1 به 21 از 21

موضوع: قراره مامان بشم... راهنمایی میخام

2547
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6832
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    7
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    Red face قراره مامان بشم... راهنمایی میخام

    دوستان سلام.
    خیلی خلاصه براتون بگم. من به زودی قرار مادر یه دختر بشم.
    چندوقته سایتای مختلف سر زدم و خیلی موضوعات تأسف باری راجع به وضعیت دخترا خوندم:
    *با دوست پسرم رابطه جنسی داشتم الان باردارم راهنمایی کنید
    *در اثر جهالت و خود ارضایی بکارتم را از دست دادم
    * در کودکی مورد تجاوز جنسی قرار گرفتم
    *دوست پسرم بهم رابطه جنسی داده چیکار کنم
    * دراثر تربیت نادرست به سمت فحشا رفتم
    * دو ماهه از خونه فرار کردم
    و..............
    خیلی چیزای دیگه که اصلا فکرشم نمیکردم تو ایران همچین چیزایی باشه.
    من خودم 23 سالمه و همسرم28 سالشه همسرم فیزیوتراپه و خودم کارشناس hse فعلا میرم سر کار تا وقتی که احساس ناراحتی نکنم سر کار میرم دوست ندارم خونه تنها بمونم, خیلی شوهرمو دوست دارم وزندگیمون از هر لحاظ عالی هر دو خانواده ها هم سطح فرهنگی خوبی داریم و از لحاظ مذهبی بودن در حد بجا آوردن واجبات و پرهیز از مستحبات و اهل قرآن و نماز و حدیث هم هستیم.
    چند وقته به این فکر افتادم که با دخترم باید چ رفتاری داشته باشم که فردا خطایی ازش سر نزنه و آگاه باشه. من خودم تو خانوادم آزادی کامل داشتم دانشگاه شهر دور قبول شدم و رفتم و تا حالا هم الحمدلله نه خودم نه خواهرام اصلا طرف دوست پسر و این حرفا نرفتیم.حجابم چادره و حجاب معمولی دارم جاهایی که مهمونی باشیم اگه حس کنم حجابم مناسبه چادرم درمیارم.
    با شوهرم اول به صورت سنتی اومدن خاستگاری بعد با موافقت خانواده ها یه سال با هم صحبت کردیم و خانواده ها با هم رفت و آمد کردن و ما هم در چهار چوب اصلی خودش باهم آشنا شدیم و بعد از اینکه همه مشکلاتمون و اختلاف نظرمانو حل کردیم تصمیم به ازدواج گرفتیم دو ساله ازدواج کردم و خونه خودم هستم. البته اینم بگم اگه من باب تعریف از خود نزارید نسبت به سنم23 سال تجربه و اطلاعات زیادی دارم و همه اینارو مدیون خانوادمم. الانم دوست دارم بدونم چ جور با دخترم رفتار کنم که مثل من بزرگ که شد ممنون خانوادش باشه.
    چجور باهاش برخورد کنم از همون بچگیش همه چی مهمه و تأثیر داره دوست ندارم به تایپیکای بالا دچار بشه و مشکل براش بوجود بیاد .
    کلا راهنماییم کنید.ممنون.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6176
    نوشته ها
    86
    تشکـر
    98
    تشکر شده 76 بار در 44 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : قراره مامان بشم... راهنمایی میخام

    راستی من ماه 6 بارداری هستم.

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6176
    نوشته ها
    86
    تشکـر
    98
    تشکر شده 76 بار در 44 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : قراره مامان بشم... راهنمایی میخام

    دوستان توجه کنن "خانم مامان" تو پیام خصوصیشون به من اشاره کردن تو ماه 6 بارداری هستن و برای بارداریشون از قبل برنامه ریزی کردن و دنبال احادیث و آیه های مرتبط هستند که میتونه براشون مفیدباشه.
    دوستانی که اطلاعات دارن در اختیارشون بزارن.

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6832
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    7
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : قراره مامان بشم... راهنمایی میخام

    الینا جان ممنونتم.
    سایتی که گفتی سر زدم ولی مسئله ای راجع به تربیت فرزند نبود بیشتر مراقبت دوران بارداری بود!
    بازم ممنونتم.

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4839
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    920
    تشکر شده 1,137 بار در 614 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : قراره مامان بشم... راهنمایی میخام


  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6832
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    7
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : قراره مامان بشم... راهنمایی میخام

    نقل قول نوشته اصلی توسط محمدزاده نمایش پست ها
    آقای محمد زاده ممنون ولی من احادیث زیاد خوندم میخام از تجربه هاتون استفاده کنم. از راهنمایی های دوستان. چ طور با دخترم برخورد کنم. محیط خونه چ جور باید باشه. چ طور با مسائل جنسیش برخورد کنم. چطور مسائل جنسی بهش آموزش بدم.
    کتاب زیاد خوندم از مطالب کتابی خسته شدم.
    ممنونتم.

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6064
    نوشته ها
    190
    تشکـر
    32
    تشکر شده 196 بار در 82 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : قراره مامان بشم... راهنمایی میخام

    حقیقتش اینه که همونجوری که شما گفتی تربیت فرزند مخصوصا دختر از همون آغاز تولد شروع میشه ..که برخی ها اعتقاد دارن حتی از زمان بسته شدن نطفه تربیت شروع میشه ..ببیند تمام آیات و اصول قرآنی و احادیث در دسترس هست ..و شما میتونی راحت با یه سرچ ساده همه اینها رو تو نت پیدا کنی ..ولی واقعیت موضوع با چیزی که شما در تئوری میخونی یکمی فرق داره ..در واقع خود شما راحت میتونی تشخیص بدی که چی خوبه و چی بد برای یه کودک ..من خودم یه دختر شیش ساله دارم از همون ابتدا سعی کردم تا همین الان رابطه ای که بینمون برقراره دوستانه باشه ..از همین الان اصلا تصور نکردم که بچه است و حرفی رو نمیفهمه ..کاملا باهاش منطقی و مث یه آدم بزرگ در مسائل مختلف حرف زدم ..البته مسائلی که مربوط به بچه ای تو این سن میشه ..مثلا میگه من با دوستم این کار و کردم خیلی منطقی باهاش حرف میزنم و جالب اینه که میپذیره ..مثلا جالبه که یه بار به دوستش گفته بود بیا برای دوتا دیگه از دوستامون نقشه بکشیم که با هم قهر کنیم ..خیلی منطقی باهاش حرف زدم..بلافاصله در حالی که فکر میکرد ما متوجه نیستیم با دوستش حرف زد و گفت به این دلایل من دیگه این کارو نمیکنم..مهمترین کار اینه که بچه رو دست کم نگیری ..در ضمن من به خاطر اعتقاداتم دخترم رو از سه سالگی گذاشتم کلاس قرآن نونهالان و الان حافظ دو جز قرآنه و به عینه تاثیر جوی رو که در اون بوده رو حس میکنیم ..بهترین کار برای یه کودک اینه که احساس کنه خونه حریم امنشه و از اون مهمهتر اینه که پدر و مادر رو بهترین رفقاش بدونه ولی حفظ حریمها باید مد نظر باشه ..اگه بخواهید میشه ..در ضمن از زمانی که سنش قد داد باید براش اهداف بزرگ تعیین کنید ..(اصلا یکی از اصول روانشناسیه )..مثلا من از 5 سالگی دخترم رو خانوم دکتر صدا میزنم..یکمی که بزرگ تر شد گفت دکتر چی؟؟ ..گفتم دکتر هر چی که خودت علاقه مندی..یه روز میگه میخوام دکتر نقاشی بشم ..یه روز میخواد دکتر دندون پزشک بشه ..یه روز دکتر تعلیم رانندگی (که در واقع اقتضای طبیعت کودکی این تنوع) ..ولی تو ذهنش داره ملکه میشه که تحصیل یعنی رسیدن به مدارج بالا ..موفق باشید
    امضای ایشان
    وقتی خدا کاری برات انجام میده تو به توانائی های خدا اطمینان داری و هنگامی که کاری برات انجام نمیده خدا به توانائی های تو اطمینان داره ....
    .................................................. ...............
    1- برای تشکر از پست مورد نظرتون از کلید تشکر استفاده کنید (سپاس نشانه قدرشناسی شماست )
    2- برای متوجه شدن کاربر از ادامه داشتن بحث پست مورد نظر رو نقل قول بگیرید
    3- جداً از دادن جوابهای طنز و مسخره کردن کاربر و یا دادن جوابهای بدون تفکر حاوی مطالبی همراه با شدت عمل پرهیز کنید ..

  8. کاربران زیر از babak بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6064
    نوشته ها
    190
    تشکـر
    32
    تشکر شده 196 بار در 82 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : قراره مامان بشم... راهنمایی میخام

    نقل قول نوشته اصلی توسط مامان نمایش پست ها
    آقای محمد زاده ممنون ولی من احادیث زیاد خوندم میخام از تجربه هاتون استفاده کنم. از راهنمایی های دوستان. چ طور با دخترم برخورد کنم. محیط خونه چ جور باید باشه. چ طور با مسائل جنسیش برخورد کنم. چطور مسائل جنسی بهش آموزش بدم.
    کتاب زیاد خوندم از مطالب کتابی خسته شدم.
    ممنونتم.
    در مورد مسائل جنسی هم ابتدائا که خودش یه سری کنجکاوی ها داره که عادیه ..بعدها ممکنه سوالاتی بپرسه که با رعایت ادب باید براش توضیح بدید که این اندام مثلا برای دفع ادراه و حرمت داره و همه اینجوری از خودشون مراقبت میکنن..مثلا جلوی فرزندتون در مقابل همسرتون اقدام به تعویض لبسهاتون نکنید ..در نزدیک سن پریود بهتره که مادر راحت همه مسائل جسمی رو برای دخترش شرح بده (کما اینکه قدیمها اصلا اینجوری نبوده )و وقتی به حدود بلوغ فکری رسید حدود دوازده و سیزده سالگی آروم آروم براش توضیح بدید که ممکنه پسری سر راه کسی قرار بگیره یا از شخصیتهای فرضی مثل دختر همکارم استفاده کنید ..بعد خب طبیعیه ولی عکس العمل باید مثلا اینجوری باشه که مشکلی پیش نیاد ..در ضمن رفاقت و محبت پدر برای دختر و مادر برای پسر بسیار مهمه ..من گاهی به دخترم میگم بیا بغل بابا زیاد میبوسمش ..نوازشش میکنم..میخوام که فکر نکنه آغوش جنس مخالف چیز خیلی عجیب با خواص مثلا شگفت انگیزه ای ..کما اینکه کمبود محبت از یه جنس مخالف رو احساس نکنه ..همین دخترهائی که شما میخونی ازشون خیلیهاشون میبنی از پدر محبت ندیده اند
    امضای ایشان
    وقتی خدا کاری برات انجام میده تو به توانائی های خدا اطمینان داری و هنگامی که کاری برات انجام نمیده خدا به توانائی های تو اطمینان داره ....
    .................................................. ...............
    1- برای تشکر از پست مورد نظرتون از کلید تشکر استفاده کنید (سپاس نشانه قدرشناسی شماست )
    2- برای متوجه شدن کاربر از ادامه داشتن بحث پست مورد نظر رو نقل قول بگیرید
    3- جداً از دادن جوابهای طنز و مسخره کردن کاربر و یا دادن جوابهای بدون تفکر حاوی مطالبی همراه با شدت عمل پرهیز کنید ..

  10. کاربران زیر از babak بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6801
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 11 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : قراره مامان بشم... راهنمایی میخام

    سلام کمک میکنم که کمکم کنی
    ببین الان من بچه ده 70 ام
    منم دقیقا ازادی تورودارم ولی دانشگاه دولتی راه دور قبول شدم و پدرم اجازه نداد الان خوشحالم ک اجازه نداد ببین
    بذار روک بگم الان محیط دانشگاه خیلی خراب شده شاید گفته هام ربطی نداشته باشه ولی ی کمکه برات
    وضع مملکت خراب شده ب نظرم هر چی رو بچت بخوای سخت گیری کنی و هی بپایی کجا میره با کی میره نمیشه یه کارایی میکنه ک پشیمونی داره
    الان ک حامله ای ایشاالله ک ب سلامتی زایمان کنی
    اولین چیزی ک میخوای بچت ب حرفت باشه ارامشه
    انقدر با لطافت و ارامش با همسرت صحبت کن ک بچت یاد بگیره از همون نوزادی ارامش کامل تو خونتون باشه
    با صدای بلند تو خونه نحرفین نذار روش تاثیر بذاره این مهم ترین و اولین چیزه
    دومیش اگه اشتباه کرد نزنش عقده ای بشه ارزش بچتو پیش هیچ کس حتی پدرش پایین نیار بذار رابطه دخترو مادری انقد صمیمی بشه ک اگه بزرگ شد و دوست پسر گرفت
    دعواش نکنی دوستش بشی کمکش کنی
    جدی میگم دوره شما حرفی از دوست پسر نبوده ولی این دوره 90 ک بزرگ شه دنیاشون زمین تا اسمون با ما فرق داره اینایی ک گفتم اصل قضیه بود
    من تو خانوادم یاد گرفتم یعنی اگه کم عقلی میکردم الان سیگاری بودم تو دانشگاه کلاس نداشتیم دختر و پسر رفتیم قهوه خونه دوستای کلاسمون همه دوست پسر داشتن جز من
    گفتن بازی کنیم بازی حرکت نمیدونم بلدی یا ن وسط بازی ی پسره گفت حرکته دیگه سیگار روشن کرد همه ی دود بگیرن 16 نفر ادم بودیم بعد من دوستم بود دوست صمیمیم ک علاقه داشت بکشه ولی من نمیذاشتم
    ب من رسید خاموشش کردم و 15 تا پشت دست خورد قانون بازی بود پسرا با بی رحمی تمام زدن ولی خوشحالم دستم تا 3 روز درد میکرد ولی سیگارو نکشیدم
    فقط با بچت اول اروم باش بعد دوست بخدا همینه سخت گیری نکن بهش دوستاشو بدار بیاره خونه بدار بره خون دوستش ولی دوستشو بشناس اگه من دوست بدی بودم الان دوستمو خودم سیگاری بودیم
    دوستشو ببین کیه همین

  12. کاربران زیر از sahel-jon بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6832
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    7
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : قراره مامان بشم... راهنمایی میخام

    نقل قول نوشته اصلی توسط babak نمایش پست ها
    حقیقتش اینه که همونجوری که شما گفتی تربیت فرزند مخصوصا دختر از همون آغاز تولد شروع میشه ..که برخی ها اعتقاد دارن حتی از زمان بسته شدن نطفه تربیت شروع میشه ..ببیند تمام آیات و اصول قرآنی و احادیث در دسترس هست ..و شما میتونی راحت با یه سرچ ساده همه اینها رو تو نت پیدا کنی ..ولی واقعیت موضوع با چیزی که شما در تئوری میخونی یکمی فرق داره ..در واقع خود شما راحت میتونی تشخیص بدی که چی خوبه و چی بد برای یه کودک ..من خودم یه دختر شیش ساله دارم از همون ابتدا سعی کردم تا همین الان رابطه ای که بینمون برقراره دوستانه باشه ..از همین الان اصلا تصور نکردم که بچه است و حرفی رو نمیفهمه ..کاملا باهاش منطقی و مث یه آدم بزرگ در مسائل مختلف حرف زدم ..البته مسائلی که مربوط به بچه ای تو این سن میشه ..مثلا میگه من با دوستم این کار و کردم خیلی منطقی باهاش حرف میزنم و جالب اینه که میپذیره ..مثلا جالبه که یه بار به دوستش گفته بود بیا برای دوتا دیگه از دوستامون نقشه بکشیم که با هم قهر کنیم ..خیلی منطقی باهاش حرف زدم..بلافاصله در حالی که فکر میکرد ما متوجه نیستیم با دوستش حرف زد و گفت به این دلایل من دیگه این کارو نمیکنم..مهمترین کار اینه که بچه رو دست کم نگیری ..در ضمن من به خاطر اعتقاداتم دخترم رو از سه سالگی گذاشتم کلاس قرآن نونهالان و الان حافظ دو جز قرآنه و به عینه تاثیر جوی رو که در اون بوده رو حس میکنیم ..بهترین کار برای یه کودک اینه که احساس کنه خونه حریم امنشه و از اون مهمهتر اینه که پدر و مادر رو بهترین رفقاش بدونه ولی حفظ حریمها باید مد نظر باشه ..اگه بخواهید میشه ..در ضمن از زمانی که سنش قد داد باید براش اهداف بزرگ تعیین کنید ..(اصلا یکی از اصول روانشناسیه )..مثلا من از 5 سالگی دخترم رو خانوم دکتر صدا میزنم..یکمی که بزرگ تر شد گفت دکتر چی؟؟ ..گفتم دکتر هر چی که خودت علاقه مندی..یه روز میگه میخوام دکتر نقاشی بشم ..یه روز میخواد دکتر دندون پزشک بشه ..یه روز دکتر تعلیم رانندگی (که در واقع اقتضای طبیعت کودکی این تنوع) ..ولی تو ذهنش داره ملکه میشه که تحصیل یعنی رسیدن به مدارج بالا ..موفق باشید
    منونم.

    منظورتون از حفظ حریم چیه؟
    یعنی به عنوان یه مادر در کنار دوستی یه ترسی هم ازم داشته باشه؟

  14. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6832
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    7
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : قراره مامان بشم... راهنمایی میخام

    نقل قول نوشته اصلی توسط babak نمایش پست ها
    در مورد مسائل جنسی هم ابتدائا که خودش یه سری کنجکاوی ها داره که عادیه ..بعدها ممکنه سوالاتی بپرسه که با رعایت ادب باید براش توضیح بدید که این اندام مثلا برای دفع ادراه و حرمت داره و همه اینجوری از خودشون مراقبت میکنن..مثلا جلوی فرزندتون در مقابل همسرتون اقدام به تعویض لبسهاتون نکنید ..در نزدیک سن پریود بهتره که مادر راحت همه مسائل جسمی رو برای دخترش شرح بده (کما اینکه قدیمها اصلا اینجوری نبوده )و وقتی به حدود بلوغ فکری رسید حدود دوازده و سیزده سالگی آروم آروم براش توضیح بدید که ممکنه پسری سر راه کسی قرار بگیره یا از شخصیتهای فرضی مثل دختر همکارم استفاده کنید ..بعد خب طبیعیه ولی عکس العمل باید مثلا اینجوری باشه که مشکلی پیش نیاد ..در ضمن رفاقت و محبت پدر برای دختر و مادر برای پسر بسیار مهمه ..من گاهی به دخترم میگم بیا بغل بابا زیاد میبوسمش ..نوازشش میکنم..میخوام که فکر نکنه آغوش جنس مخالف چیز خیلی عجیب با خواص مثلا شگفت انگیزه ای ..کما اینکه کمبود محبت از یه جنس مخالف رو احساس نکنه ..همین دخترهائی که شما میخونی ازشون خیلیهاشون میبنی از پدر محبت ندیده اند
    راجع به ابراز علاقه پدر درسته با همسرم راجع بهش صحبت کردیم و یه سری کتاب خوندیم فکر کنم همسرم کامل در جریانش باشه.
    راجع مسائل جنسی از کی براش توضیح بدم. یه خانومی تو سایت خانواده برتر نوشته بود وقتی که 5 ساله بوده مورد تجاوز پسرعموش قرار گرفته. اینا رو که میخونم میترسم میگم خدایا من چجور به یه بچه 5 ساله حالی کنم تجاوز چیه. بعضی وقتا که این چیزارو میخونم میترسم, مادر شدن خیلی محترمه و خیلی چیزا و اطلاعات لازم داره میترسم برا دخترم کم بزارم بعدا حسرتشو بخورم.

  15. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6832
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    7
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : قراره مامان بشم... راهنمایی میخام

    نقل قول نوشته اصلی توسط sahel-jon نمایش پست ها
    سلام کمک میکنم که کمکم کنی
    ببین الان من بچه ده 70 ام
    منم دقیقا ازادی تورودارم ولی دانشگاه دولتی راه دور قبول شدم و پدرم اجازه نداد الان خوشحالم ک اجازه نداد ببین
    بذار روک بگم الان محیط دانشگاه خیلی خراب شده شاید گفته هام ربطی نداشته باشه ولی ی کمکه برات
    وضع مملکت خراب شده ب نظرم هر چی رو بچت بخوای سخت گیری کنی و هی بپایی کجا میره با کی میره نمیشه یه کارایی میکنه ک پشیمونی داره
    الان ک حامله ای ایشاالله ک ب سلامتی زایمان کنی
    اولین چیزی ک میخوای بچت ب حرفت باشه ارامشه
    انقدر با لطافت و ارامش با همسرت صحبت کن ک بچت یاد بگیره از همون نوزادی ارامش کامل تو خونتون باشه
    با صدای بلند تو خونه نحرفین نذار روش تاثیر بذاره این مهم ترین و اولین چیزه
    دومیش اگه اشتباه کرد نزنش عقده ای بشه ارزش بچتو پیش هیچ کس حتی پدرش پایین نیار بذار رابطه دخترو مادری انقد صمیمی بشه ک اگه بزرگ شد و دوست پسر گرفت
    دعواش نکنی دوستش بشی کمکش کنی
    جدی میگم دوره شما حرفی از دوست پسر نبوده ولی این دوره 90 ک بزرگ شه دنیاشون زمین تا اسمون با ما فرق داره اینایی ک گفتم اصل قضیه بود
    من تو خانوادم یاد گرفتم یعنی اگه کم عقلی میکردم الان سیگاری بودم تو دانشگاه کلاس نداشتیم دختر و پسر رفتیم قهوه خونه دوستای کلاسمون همه دوست پسر داشتن جز من
    گفتن بازی کنیم بازی حرکت نمیدونم بلدی یا ن وسط بازی ی پسره گفت حرکته دیگه سیگار روشن کرد همه ی دود بگیرن 16 نفر ادم بودیم بعد من دوستم بود دوست صمیمیم ک علاقه داشت بکشه ولی من نمیذاشتم
    ب من رسید خاموشش کردم و 15 تا پشت دست خورد قانون بازی بود پسرا با بی رحمی تمام زدن ولی خوشحالم دستم تا 3 روز درد میکرد ولی سیگارو نکشیدم
    فقط با بچت اول اروم باش بعد دوست بخدا همینه سخت گیری نکن بهش دوستاشو بدار بیاره خونه بدار بره خون دوستش ولی دوستشو بشناس اگه من دوست بدی بودم الان دوستمو خودم سیگاری بودیم
    دوستشو ببین کیه همین
    من دانشگاه کرمان رفتم خودتون میدونید که دانشگاه کرمان خیلی آزادن. ولی من هیچ وقت تو جمعای بچه ها خارج از کلاس شرکت نکردم, دلیلش نه ترسم بود نه چیز دیگه وقتی میدونستم پسرا به چ دلیل میان کم کمش خوش گذرونی و خندیدن دور هم بود ولی من شرکت نمیکردم.
    شما درست میگی محیط خونه باید آروم باشه ولی خوب قبول دارین بعضی وقتا ادم همه چهارچوبارو رعایت میکنه با این حال یه جای قضیه میلنگه! میترسم از اون ور بوم بیافتم یعنی زیادی بهش رو بدم.
    نمیدونم انقد میشینم فکر میکنم اصلا یهو پشیمون میشم میگم من مامان خوبی نمیشم. از وقتی سایتای مختلف این داستانارو خوندم اینجوری شدم.

  16. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6064
    نوشته ها
    190
    تشکـر
    32
    تشکر شده 196 بار در 82 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : قراره مامان بشم... راهنمایی میخام

    نقل قول نوشته اصلی توسط مامان نمایش پست ها
    راجع به ابراز علاقه پدر درسته با همسرم راجع بهش صحبت کردیم و یه سری کتاب خوندیم فکر کنم همسرم کامل در جریانش باشه.
    راجع مسائل جنسی از کی براش توضیح بدم. یه خانومی تو سایت خانواده برتر نوشته بود وقتی که 5 ساله بوده مورد تجاوز پسرعموش قرار گرفته. اینا رو که میخونم میترسم میگم خدایا من چجور به یه بچه 5 ساله حالی کنم تجاوز چیه. بعضی وقتا که این چیزارو میخونم میترسم, مادر شدن خیلی محترمه و خیلی چیزا و اطلاعات لازم داره میترسم برا دخترم کم بزارم بعدا حسرتشو بخورم.
    در مورد حفظ حریم اینکه احساس کنه مادر و پدر حرمتی دارن که باید حفظ بشه و علی رقم دوستی زیاد ..نباید اون حرمت خدشه دار بشه ..که نقش شوهر تون و خودتون در رفتارهای متقابل با هم خیلی مهمه ..یعنی از رفتارهاتون تقلید میکنه ..در ضمن ببنید با این دید اگه برید جلو که خودتونو دیوونه میکنید..خب ممکنه یک نفر دختر 5 ساله تو یک میلیون مورد تجاوز قرار بگیره که تازه اونم تحت مراقبت کامل خانواده نبوده ..شما به این چیزها فکر نکن اصلا ..انشاله با توکل بخدا و حمایت های خوب شما دخترتون به سلامت رشد میکنه و بدون مشکل ..اصلا هم نیاز نیست به دختر پنج ساله حرفی از تجاوز بزنید و ذهنیت یه کودک رو با ترس آلوده کنید
    امضای ایشان
    وقتی خدا کاری برات انجام میده تو به توانائی های خدا اطمینان داری و هنگامی که کاری برات انجام نمیده خدا به توانائی های تو اطمینان داره ....
    .................................................. ...............
    1- برای تشکر از پست مورد نظرتون از کلید تشکر استفاده کنید (سپاس نشانه قدرشناسی شماست )
    2- برای متوجه شدن کاربر از ادامه داشتن بحث پست مورد نظر رو نقل قول بگیرید
    3- جداً از دادن جوابهای طنز و مسخره کردن کاربر و یا دادن جوابهای بدون تفکر حاوی مطالبی همراه با شدت عمل پرهیز کنید ..

  17. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4839
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    920
    تشکر شده 1,137 بار در 614 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : قراره مامان بشم... راهنمایی میخام

    نقل قول نوشته اصلی توسط مامان نمایش پست ها
    آقای محمد زاده ممنون ولی من احادیث زیاد خوندم میخام از تجربه هاتون استفاده کنم. از راهنمایی های دوستان. چ طور با دخترم برخورد کنم. محیط خونه چ جور باید باشه. چ طور با مسائل جنسیش برخورد کنم. چطور مسائل جنسی بهش آموزش بدم.
    کتاب زیاد خوندم از مطالب کتابی خسته شدم.
    ممنونتم.
    خواهش ميكنم منم مثل شما خانمم ولي هنوز قصد بچه دار شدن ندارم به نظرم خانواده خودتون بنا به گفته هاتون بستر مناسبي براي تربيت فرزند تون خواهد بود چون محجيط مناسبي براي فرزندتون خواهد بود. اما به نظر من نبايد محدود كنيد فرزندتون رو چون محدوديت باعث فرار از خانواده است و ممكنه به راهاي ديگه اي كشيده بشه فرزندتون يكيش همين محدوديت
    آزادي بيش ز حد كه باعث بشه بچه هيچ باكي از پدر و مادرش نداشته باشه و پاشو بيشتر از گليمش درازتر ميكنه
    نكته ديگه اينكه تو جمع دخترتون رو پيش خودذتون بنشونيد و نبايد شلوغ كنه چون صاحبخونه ممكنه بگه چه دختره بي ادبي
    تو جمع حتما دخترتون رو با عزيزم و خوشگلم و...خطاب كنيد و بهش احترام بذاريد تو جمع چون اين عمل باعث ميشه ديگران به فرزندتون احترام بذارن و هواشو داشته باشن هميشه هرجا ميريد شده لباس اضافي و هر چي كه فكر ميكنيد همراه تون ببريد حتي دمپايي اضافي براي دستشويي رفتنش كه ديگران بفهمن چقدر براي فرزندتون احترام قائيليد هيچ وقت هيچ جا تنهايي نذاريد بمونه چون ممكنه صاحبخونه رو اذيت كنه و طرف فكر كنه چقدر مادر بي مسئوليتي هستين و خيلي نكات ديگه كه اينا به ذهنم رسيد

  18. کاربران زیر از محمدزاده بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6832
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    7
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : قراره مامان بشم... راهنمایی میخام

    نقل قول نوشته اصلی توسط babak نمایش پست ها
    در مورد حفظ حریم اینکه احساس کنه مادر و پدر حرمتی دارن که باید حفظ بشه و علی رقم دوستی زیاد ..نباید اون حرمت خدشه دار بشه ..که نقش شوهر تون و خودتون در رفتارهای متقابل با هم خیلی مهمه ..یعنی از رفتارهاتون تقلید میکنه ..در ضمن ببنید با این دید اگه برید جلو که خودتونو دیوونه میکنید..خب ممکنه یک نفر دختر 5 ساله تو یک میلیون مورد تجاوز قرار بگیره که تازه اونم تحت مراقبت کامل خانواده نبوده ..شما به این چیزها فکر نکن اصلا ..انشاله با توکل بخدا و حمایت های خوب شما دخترتون به سلامت رشد میکنه و بدون مشکل ..اصلا هم نیاز نیست به دختر پنج ساله حرفی از تجاوز بزنید و ذهنیت یه کودک رو با ترس آلوده کنید
    شما الان به دخترتون چجور حالی کردین طرف این مسائل کشیده نشه. چجور الان خیالتون راحته که دخترتون از گزند هر فرد مریضی دور مونده و اگه اتفاقی بیافته میدونه چجور برخورد کنه.من یه خواهر زاده 5 ساله هم دارم این اطلاعاتو برا اونم بکار میبرم. خواهرم زیاد مراقب دخترش نیست پیش پسرهای فامیل میزاره راحت بازی کنه اصلا از بچه خبر نداره من همش دلم آشوبه هی نگاه میکنم این بچه کجاس کی دور و برشه بالاخره هر جقدرم که بچه های آشنا و فامیل باشن بازم شیطون گولشون میزنه یه وقتی ماشااله دخترش خوشگله همینچوری با تاب شلوارک ولش میکنه بازی کنه. من حتی وقتی عموهاش بوسش میکنن ناراحت میشم اگه زیادی بوسش کنن.

  20. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6832
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    7
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : قراره مامان بشم... راهنمایی میخام

    نقل قول نوشته اصلی توسط محمدزاده نمایش پست ها
    خواهش ميكنم منم مثل شما خانمم ولي هنوز قصد بچه دار شدن ندارم به نظرم خانواده خودتون بنا به گفته هاتون بستر مناسبي براي تربيت فرزند تون خواهد بود چون محجيط مناسبي براي فرزندتون خواهد بود. اما به نظر من نبايد محدود كنيد فرزندتون رو چون محدوديت باعث فرار از خانواده است و ممكنه به راهاي ديگه اي كشيده بشه فرزندتون يكيش همين محدوديت
    آزادي بيش ز حد كه باعث بشه بچه هيچ باكي از پدر و مادرش نداشته باشه و پاشو بيشتر از گليمش درازتر ميكنه
    نكته ديگه اينكه تو جمع دخترتون رو پيش خودذتون بنشونيد و نبايد شلوغ كنه چون صاحبخونه ممكنه بگه چه دختره بي ادبي
    تو جمع حتما دخترتون رو با عزيزم و خوشگلم و...خطاب كنيد و بهش احترام بذاريد تو جمع چون اين عمل باعث ميشه ديگران به فرزندتون احترام بذارن و هواشو داشته باشن هميشه هرجا ميريد شده لباس اضافي و هر چي كه فكر ميكنيد همراه تون ببريد حتي دمپايي اضافي براي دستشويي رفتنش كه ديگران بفهمن چقدر براي فرزندتون احترام قائيليد هيچ وقت هيچ جا تنهايي نذاريد بمونه چون ممكنه صاحبخونه رو اذيت كنه و طرف فكر كنه چقدر مادر بي مسئوليتي هستين و خيلي نكات ديگه كه اينا به ذهنم رسيد
    مرسی واقعا به اینا فکر نکرده بودم راجع به آگاهی به مسائل جنسی هم یکم برام توضیح بدین ممنون میشم.

  21. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6064
    نوشته ها
    190
    تشکـر
    32
    تشکر شده 196 بار در 82 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : قراره مامان بشم... راهنمایی میخام

    نقل قول نوشته اصلی توسط مامان نمایش پست ها
    شما الان به دخترتون چجور حالی کردین طرف این مسائل کشیده نشه. چجور الان خیالتون راحته که دخترتون از گزند هر فرد مریضی دور مونده و اگه اتفاقی بیافته میدونه چجور برخورد کنه.من یه خواهر زاده 5 ساله هم دارم این اطلاعاتو برا اونم بکار میبرم. خواهرم زیاد مراقب دخترش نیست پیش پسرهای فامیل میزاره راحت بازی کنه اصلا از بچه خبر نداره من همش دلم آشوبه هی نگاه میکنم این بچه کجاس کی دور و برشه بالاخره هر جقدرم که بچه های آشنا و فامیل باشن بازم شیطون گولشون میزنه یه وقتی ماشااله دخترش خوشگله همینچوری با تاب شلوارک ولش میکنه بازی کنه. من حتی وقتی عموهاش بوسش میکنن ناراحت میشم اگه زیادی بوسش کنن.
    در واقع من حالی دخترم نمیکنم و همین مراقبت هائی که شما میکنی رو منم میکنم ..و مثلا میخوام لباس باز و لخت نپوشه ..راحت و ناجور نشینه ..بهش میگم که دختر با دختر بازی میکنه پسر با پسر ..ببین مگه من با خاله فلانیت بازی میکنم ؟؟از همین الفاظ ..سخت گیریهاتم معقوله و منطقی ..و این خواهرته که کوتاهی میکنه ..فقط یه نکته ..خیلی بچه متوجه این مراقبتهات نشه ..حساسیت بیش از حد هم خوب نیست براش ایجاد کنی ..
    امضای ایشان
    وقتی خدا کاری برات انجام میده تو به توانائی های خدا اطمینان داری و هنگامی که کاری برات انجام نمیده خدا به توانائی های تو اطمینان داره ....
    .................................................. ...............
    1- برای تشکر از پست مورد نظرتون از کلید تشکر استفاده کنید (سپاس نشانه قدرشناسی شماست )
    2- برای متوجه شدن کاربر از ادامه داشتن بحث پست مورد نظر رو نقل قول بگیرید
    3- جداً از دادن جوابهای طنز و مسخره کردن کاربر و یا دادن جوابهای بدون تفکر حاوی مطالبی همراه با شدت عمل پرهیز کنید ..

  22. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6832
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    7
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : قراره مامان بشم... راهنمایی میخام

    نقل قول نوشته اصلی توسط babak نمایش پست ها
    در واقع من حالی دخترم نمیکنم و همین مراقبت هائی که شما میکنی رو منم میکنم ..و مثلا میخوام لباس باز و لخت نپوشه ..راحت و ناجور نشینه ..بهش میگم که دختر با دختر بازی میکنه پسر با پسر ..ببین مگه من با خاله فلانیت بازی میکنم ؟؟از همین الفاظ ..سخت گیریهاتم معقوله و منطقی ..و این خواهرته که کوتاهی میکنه ..فقط یه نکته ..خیلی بچه متوجه این مراقبتهات نشه ..حساسیت بیش از حد هم خوب نیست براش ایجاد کنی ..
    واقعا ممنونم دوباره سوالی پیش اومد ازتون میپرسم.

  23. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6071
    نوشته ها
    153
    تشکـر
    41
    تشکر شده 156 بار در 84 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : قراره مامان بشم... راهنمایی میخام

    سلام مامان خانم من هنوز بچم و چیزی بلد نیستم که اینجا بهتون یاد بدم اما یه مامانو بابا دارم که نمیدونم تو واژه چجوری خوبیاشونو بگم میخواستم به عنوان یه دختر تربیت مامانو بابامو بهتون بگم

    اونا از اول بچگی با من دوست بودن خودشونو اندازه من کوچیک میکردنو ب تک تک سوالام قشنگ جواب میدادن اینم بگم ک من بچه خیلی فوضولی بودم یادمه شش سالم بود رفتیم شیراز

    مسافرت بابام صبح منو تنها فرستاد در مغازه ک پنیر بگیرم اولش ترسیدم ولی بعد گفتم من انقدر بزرگ شدم ک بابام بمن گفته برم چرا بترسم رفتم خریدمو داشتم برمیگشتم ک دیدم بابام از دور داره

    دنبال من میاد یعنی لحظه لحظه باهام بوده الانم که دانشگاه نرم افزار میخونم پدرم بهم گفت نهال تو بزرگ شدی من و مامانت بهت اعتماد داریم برو تو اجتماع جایگاهتو پیدا کن مامانمم خدا رو

    بهم معرفی کرد یه کسی ک هیچ جا تنهام نمیزاره و همیشه بهم گوش میده و من هر روز با صدای اذان میرم سر قرارم با خدا ک باهاش دردو دل کنم صبح ب صبح دعای عهد تو خونمون از پلیر

    پخش میشه و من الان یه دختر موفقم تو المپیادای مختتلف شرکت میکنمو تو دانشگاه همه منو به سر حالیم میشناسن اصلا قصد نداشتم ک از خودم تعریف کنم اما میخواستم بهتون بگم با
    دخترتونو محدودش نکنین . . .. . . ... . . . .
    رفیقش باشین

  24. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6832
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    7
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : قراره مامان بشم... راهنمایی میخام

    نقل قول نوشته اصلی توسط نهال 2 نمایش پست ها
    سلام مامان خانم من هنوز بچم و چیزی بلد نیستم که اینجا بهتون یاد بدم اما یه مامانو بابا دارم که نمیدونم تو واژه چجوری خوبیاشونو بگم میخواستم به عنوان یه دختر تربیت مامانو بابامو بهتون بگم

    اونا از اول بچگی با من دوست بودن خودشونو اندازه من کوچیک میکردنو ب تک تک سوالام قشنگ جواب میدادن اینم بگم ک من بچه خیلی فوضولی بودم یادمه شش سالم بود رفتیم شیراز

    مسافرت بابام صبح منو تنها فرستاد در مغازه ک پنیر بگیرم اولش ترسیدم ولی بعد گفتم من انقدر بزرگ شدم ک بابام بمن گفته برم چرا بترسم رفتم خریدمو داشتم برمیگشتم ک دیدم بابام از دور داره

    دنبال من میاد یعنی لحظه لحظه باهام بوده الانم که دانشگاه نرم افزار میخونم پدرم بهم گفت نهال تو بزرگ شدی من و مامانت بهت اعتماد داریم برو تو اجتماع جایگاهتو پیدا کن مامانمم خدا رو

    بهم معرفی کرد یه کسی ک هیچ جا تنهام نمیزاره و همیشه بهم گوش میده و من هر روز با صدای اذان میرم سر قرارم با خدا ک باهاش دردو دل کنم صبح ب صبح دعای عهد تو خونمون از پلیر

    پخش میشه و من الان یه دختر موفقم تو المپیادای مختتلف شرکت میکنمو تو دانشگاه همه منو به سر حالیم میشناسن اصلا قصد نداشتم ک از خودم تعریف کنم اما میخواستم بهتون بگم با
    دخترتونو محدودش نکنین . . .. . . ... . . . .
    رفیقش باشین
    واقعا ممنونتم

  25. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4839
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    920
    تشکر شده 1,137 بار در 614 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : قراره مامان بشم... راهنمایی میخام

    نقل قول نوشته اصلی توسط مامان نمایش پست ها
    مرسی واقعا به اینا فکر نکرده بودم راجع به آگاهی به مسائل جنسی هم یکم برام توضیح بدین ممنون میشم.
    راه و رسم آموزش مسائل جنسی به فرزندان

    تربیت فرزندان

    والدین از چه زمانی و چگونه تربیت جنسی فرزند خود را آغاز کنند؟

    http://www.madaraneemrooz.com/Intere...p?Interest=178

    چند نونه كتا ب ميتونيم تهيه كنيد
    كليد هاي آموزش و مراقبت از سلامت جنسي در كودكان و نوجوانان، ‌دكتر كريستال دفريتاس، ترجمه سارا رئيسي طوسي.
    - تربيت جنسي در اسلام ،حافظ ثابت .
    - خانواده و مسايل جنسي كودكان، دكتر علي قائمي
    نویسنده : محمدصادق آقاجانی

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد