با عرض سلام و احترام
دختری۲۴ساله هستم.مشکلی که دارم این است که مادرم بسیار شکاک و بدبین هستند.در مورد اکثر مسایل ایشان بدترین حالت و اتفاقی که ممکن است رخ دهد را در نظر می گیرند.به محض اینکه با فردی مأنوس شوم احساس ترس و نگرانی می کنند.و بدترین افترا ها را به مردم می زنند و ویژگی ها و صفاتی را به دوست من نسبت می دهند و از من می خواهند که برای مصونیت از آسیب از طرف دوستانم با ایشان قطع رابطه کنم به طوری که در حال حاضر به خاطر این اخلاق مادرم هیچ دوست صمیمی ای ندارم و مهارت های ارتباطی ام بسیار ضعیف است و نمی توانم شروع کننده ی یک رابطه باشم.
به عنوان مثال می گوید فلان دوستت دختری فاسد و خراب است!!!یا آن دیگری اعتیاد دارد و ممکن است تو را هم به مصرف مواد تشویق کند.به نظر او همه ی مردم به ما حسادت می کنند و هیچ کس دوست ما نیست.لطفا راهنمایی ام کنید چگونه با او برخورد کنم؟