نمایش نتایج: از 1 به 10 از 10

موضوع: دوگانگی

1175
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6248
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    Unhappy دوگانگی

    سلام... دختری 22 ساله هستم ک بعد از 3 سال دوستی باپسری باهاش عقد کردم... از همون اوایل دوستی هم میدونستم کارم اشتباهه و شخصیت ایده ال من نیست ولی بخاطر وابستگی زیاد و... نتونستم جدابشم... حالا ک نامزدیم تفاوت هامون واقعا عذابم میده...من ی دختر ارومم ک با اقایون رسمی برخورد میکنم ولی نامزدم کاملا شوخ و شیطونه و مجلس زنونه رو ب مردونه ترجیح میده... رو رفتار و حرکات و پوشش منم خیلی حساسه...به همه شک داره ولی خودشو امام میدونه...گوشیموچک میکنه و میگه حواسم باید جمع باشه... طوری ک اجازه ندارم حتی لباس رنگ روشن بپوشم یا حتی با برادرش شوخی کنم... ولی به بقیه حق میده پیشش ازاد باشن.... همین رفتاراشم حساسم کرده...طوری ک وقتی خالش پیشش لباس نامناسب میپوشه یا میچسبه بهش تنگی نفس میگیرم و نمیتونم جو و تحمل کنم... من باید چیکار کنم؟ با حجاب مشکلی ندارم ولی چرا باید بقیه بمن نظر داشته باشن ولی نامزدم معصوم باشه؟ چیکارکنم؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6383
    نوشته ها
    1,127
    تشکـر
    5,296
    تشکر شده 3,316 بار در 981 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : دوگانگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط maryam2000 نمایش پست ها
    سلام... دختری 22 ساله هستم ک بعد از 3 سال دوستی باپسری باهاش عقد کردم... از همون اوایل دوستی هم میدونستم کارم اشتباهه و شخصیت ایده ال من نیست ولی بخاطر وابستگی زیاد و... نتونستم جدابشم... حالا ک نامزدیم تفاوت هامون واقعا عذابم میده...من ی دختر ارومم ک با اقایون رسمی برخورد میکنم ولی نامزدم کاملا شوخ و شیطونه و مجلس زنونه رو ب مردونه ترجیح میده... رو رفتار و حرکات و پوشش منم خیلی حساسه...به همه شک داره ولی خودشو امام میدونه...گوشیموچک میکنه و میگه حواسم باید جمع باشه... طوری ک اجازه ندارم حتی لباس رنگ روشن بپوشم یا حتی با برادرش شوخی کنم... ولی به بقیه حق میده پیشش ازاد باشن.... همین رفتاراشم حساسم کرده...طوری ک وقتی خالش پیشش لباس نامناسب میپوشه یا میچسبه بهش تنگی نفس میگیرم و نمیتونم جو و تحمل کنم... من باید چیکار کنم؟ با حجاب مشکلی ندارم ولی چرا باید بقیه بمن نظر داشته باشن ولی نامزدم معصوم باشه؟ چیکارکنم؟
    ایشون کاملا مث بنده میباشن.احتمالا متولد خرداد باید باشه.
    بخاطره دوست داشتن زیاده.(نظر شخصیمه)

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6248
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوگانگی

    متولد دی هستن... پس چرا وقتی من میخوام دور بقیه رو خط بکشه و مثل من باشه نمیتونه قبول کنه و فکر من و مریض میدونه؟

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : دوگانگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط maryam2000 نمایش پست ها
    سلام... دختری 22 ساله هستم ک بعد از 3 سال دوستی باپسری باهاش عقد کردم... از همون اوایل دوستی هم میدونستم کارم اشتباهه و شخصیت ایده ال من نیست ولی بخاطر وابستگی زیاد و... نتونستم جدابشم... حالا ک نامزدیم تفاوت هامون واقعا عذابم میده...من ی دختر ارومم ک با اقایون رسمی برخورد میکنم ولی نامزدم کاملا شوخ و شیطونه و مجلس زنونه رو ب مردونه ترجیح میده... رو رفتار و حرکات و پوشش منم خیلی حساسه...به همه شک داره ولی خودشو امام میدونه...گوشیموچک میکنه و میگه حواسم باید جمع باشه... طوری ک اجازه ندارم حتی لباس رنگ روشن بپوشم یا حتی با برادرش شوخی کنم... ولی به بقیه حق میده پیشش ازاد باشن.... همین رفتاراشم حساسم کرده...طوری ک وقتی خالش پیشش لباس نامناسب میپوشه یا میچسبه بهش تنگی نفس میگیرم و نمیتونم جو و تحمل کنم... من باید چیکار کنم؟ با حجاب مشکلی ندارم ولی چرا باید بقیه بمن نظر داشته باشن ولی نامزدم معصوم باشه؟ چیکارکنم؟
    فقط اینو بگم که خواهر من شما هیچ مشکلی نداری ، نامزدتون هم باید یکم روشن بین تر باشن اگه قراره زندگیو به شما سخت بگیره زندگی برا خودشم تلخ میشه ، بهشون بگین که اگه این حساسیتو به شما ادامه بده تبدیل میشه به یه آدم بدبین
    امیدوارم خوشبخت بشین
    خنده هم یادتون نره

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5704
    نوشته ها
    645
    تشکـر
    75
    تشکر شده 416 بار در 244 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوگانگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط maryam2000 نمایش پست ها
    سلام... دختری 22 ساله هستم ک بعد از 3 سال دوستی باپسری باهاش عقد کردم... از همون اوایل دوستی هم میدونستم کارم اشتباهه و شخصیت ایده ال من نیست ولی بخاطر وابستگی زیاد و... نتونستم جدابشم... حالا ک نامزدیم تفاوت هامون واقعا عذابم میده...من ی دختر ارومم ک با اقایون رسمی برخورد میکنم ولی نامزدم کاملا شوخ و شیطونه و مجلس زنونه رو ب مردونه ترجیح میده... رو رفتار و حرکات و پوشش منم خیلی حساسه...به همه شک داره ولی خودشو امام میدونه...گوشیموچک میکنه و میگه حواسم باید جمع باشه... طوری ک اجازه ندارم حتی لباس رنگ روشن بپوشم یا حتی با برادرش شوخی کنم... ولی به بقیه حق میده پیشش ازاد باشن.... همین رفتاراشم حساسم کرده...طوری ک وقتی خالش پیشش لباس نامناسب میپوشه یا میچسبه بهش تنگی نفس میگیرم و نمیتونم جو و تحمل کنم... من باید چیکار کنم؟ با حجاب مشکلی ندارم ولی چرا باید بقیه بمن نظر داشته باشن ولی نامزدم معصوم باشه؟ چیکارکنم؟
    سلام

    به هیچ وجه به هیج وجه بچه دار نشید

    به یک مشاور حاذق خانم رجوع کنید.

    بعد از راهنمایی گرفتن و تفکر کردن تصمیم بگیرید.

    موفق باشید

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6248
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوگانگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشاد1020 نمایش پست ها
    سلام

    به هیچ وجه به هیج وجه بچه دار نشید

    به یک مشاور حاذق خانم رجوع کنید.

    بعد از راهنمایی گرفتن و تفکر کردن تصمیم بگیرید.

    موفق باشید

    وااااای شما منو میترسونید... من نمیتونم ترکش کنم... انقدر بهش وابسته ام و بهش بها دادم ک الان سوارم شده! هرچی ک میگه گوش میدم ولی دیگه از خودم اراده ای ندارم... خوب حرف میزنه ولی تو عمل............

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5704
    نوشته ها
    645
    تشکـر
    75
    تشکر شده 416 بار در 244 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوگانگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط maryam2000 نمایش پست ها
    وااااای شما منو میترسونید... من نمیتونم ترکش کنم... انقدر بهش وابسته ام و بهش بها دادم ک الان سوارم شده! هرچی ک میگه گوش میدم ولی دیگه از خودم اراده ای ندارم... خوب حرف میزنه ولی تو عمل............
    من کی گفتم جدا شید و ترکش کنید !!! گفتم برید پهلوی یکی از همکاران خانم ما مشاوره بگیرید و سعی کنید این اختلال شخصیتی(مهرطلبی و وابستگی بیمارگونه) رو درمان کنید و بعد بر اساس عقل و آگاهی زندگی کنید همین!!!!!

    اگر هم که دوست دارید به همین طریق ادامه بدید که اونم باز زندگی شماست مختارید.

    موفق باشید

  8. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3722
    نوشته ها
    20
    تشکـر
    11
    تشکر شده 9 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوگانگی

    یعنی خودش میگه با همه دخترا میخنده به شما میرسه غیرتی میشه؟
    :| بهله
    ببینید اون میدونه شما وابستشی میخواد اذیتت کنه . کلا پسرا مدلشونه دوس دارن دخترا رو اذیت کنن
    اول باهاش صحبت کنید بگید اگر به کارات ادامه بدی منم بیکار نمیشینم اگر ادامه داد شما نزارید توجهتون رو ببینه . چون تا وقتی بهش توجه کنید میدونه ک هنوز براش مهمید و ادامه میده . شما فقط از اونجا و نامزدتون دور شید . بی احساس نشید نسبت بهش
    این از این
    پوشش هم اگر بهتون گیر میدن بخاطر علاقشون به شماست . چون دوستون داره ، غیرتی میشه . روی شما حس مالکیت داره و دوس نداره کسی بهتون گاه کنه و از این نظر احساس خطر میکنه . شما هم باید طوری رفتار کنید که باعث جلب توجه نشه . ممکنه مدتی هی بهتون گیر بده ولی بعدش اعتمادش جلب میشه و درست میشه
    امیدوارم تونسته باشم کمک کنم

  9. کاربران زیر از Maedeh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6274
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    76
    تشکر شده 56 بار در 22 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوگانگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط sr1494 نمایش پست ها
    ایشون کاملا مث بنده میباشن.احتمالا متولد خرداد باید باشه.
    بخاطره دوست داشتن زیاده.(نظر شخصیمه)
    اصلا هم شخصيتش شبيه به يک مرده خردادى نيست...

    واما در جواب دوستمون.از اينکه به پوشش شما گير ميده بخاطر علاقه ى زياد ميتونه باشه. شما سعى کنيد طورى رفتار کنيد تا اعتمادش بهتون جلب بشه.. درست ميشه.

    بنظر من چون شمارو دوست داره با اين کاراش بخاد احساس شمارو تحريک کنه تا بيشتر بهش توجه کنيد..نسبت بهش بااحساس بيشتروعلاقه ى بيشترى رفتارکنيد تا کاملا متوجه شه شما بجز اون کسه ديگه اى رو نميبينيد..
    موفق باشين.

  11. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6849
    نوشته ها
    28
    تشکـر
    0
    تشکر شده 6 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوگانگی

    من دوست پسرم بود طرف انقد ازش کتک خوردم که ازبابام نخوردم البته اوپنم کرده بودقراربود ازدواج کنیم ورق برگشت شرایطش عوض شدو به دلایلی نشد بخداهنوز عاشقمه اما انقد بهم گیر میداد که احساس خفگی میکردم اخرش ترکش کردم ازروی اجبار بخداعاشقشم هنوز مرداکلن روکسی که دوسش دارن تعصب دارن من درحد مرگ کتک میخوردم چون اخلاقاش مث شوهرتوبود ومنم لجبازی میکردموجلوش می ایستادم نهایتن اینکه باهاش لج نکن چون دوستت داره شوهرت اما بخاطر رفتارش تنبیهش کن تو جمع هایی که میره همراهیش نکن تابخودش بیاد وخودتم اذیت نشی اما به هیچ وجه علاقتو کم نکن که بهت بی میلشه موفق باشی گلم

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد