نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: فکر میکنم شوهرم دوشخصیته س

1139
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    7003
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    فکر میکنم شوهرم دوشخصیته س

    سلام. بیست وچهارسالمه. یک ساله عقد کردم.شوهرموخیلی دوست دارم .ما چهارسال باهم دوست وحالا نامزد هستیم. از ابتدای رابطه مون مشکلات زیادی باهم داشتیم که بیشترش تفاوت در طرز فکرمون بود. اما نتونستم به رابطه مون پایان بدم.چند بار اقدام کردیم حتی یک سالو بدون هم گذروندیم.اما از زمانی که عقد کردیم تصمیم گرفتم زندگی کنم واز خودم انعطاف بیشتری نشان بدم اما هرچی میگذره رفتار همسرم طلبکارانه ترمیشه. هر روز یه خواسته جدید. چرا لباست کوتاهه؟چرا بیرون میری؟چرا به من نگفتی ورفتی؟ قبلا این من بودم که دعوا وقهر راه مینداختم حالا اون کوچیکترین مساله رو بهانه میکنه و حتی تحقیرم میکنه .به خانواده م توهین میکنه. چندبار بهم گفت: همه به من گفتن تو دختر خوبی نیستی ... . یه اس ام اس یا زنگ به برادرش مثلا بگم سعید کجاست یا گوشیشوجواب نمیده باعث جنجال بزرگی میشه. طی آخرین جروبحثمون بهم گف یه فاحشه ام. فقط باید جای من باشید تابفهمید چی میگم. به هیچ عنوان عذرخواهی نمیکنه .حتی اگه من هفته ها تماس نگیرم تماسی نمیگیره. همیشه من مقصرم .من پر از عیبم. دنبال کار هستم.هر وقت موقعیت شغلی مناسبی پیش میاد اون یه برنامه پیاده میکنه منصرف بشم. در حالت عادی وبدون جروبحث شخصیتش کاملا متفاوته .خودمم احساس میکنم دونفر در مقابل من قرار دارن. اینم اضافه کنم که خانواده هامون خیلی مخالف این وصلت بودن. وخانواده شوهرم هنوزم روی خوش به من نشان نمیدن منم ترجیح میدم ازشون دوری کنم. حالا همسرم بهم گفته بیا جداشیم چون خسته شدم. من همه ی این مواردو از خانوادهم پنهان میکنم چون میدونم بیشتر وبیشتر سرزنش میشم. خیلی حساسم اما این برای شوهرم نزدیکترین کسم اصامهم نیس. بارها ازش خواستم بریم پیش یه مشاور یا روانشناس چون فکر میکنم مشکل روحی داره اما اون زیر بار نمیره حتی حاضره از من بگذره.دیگه نمیتونم باورش کنم.یه روز دوسم داره یه روز ازم متنفره. تبدیل به یه موجود عصبی شدم .این اولین باره از درددلم با کسی حرف میزنم .خانوادهم فکر میکنن من خوشحال وخوشبختم .سعید مقابل دیگران چهره متفاوتی داره شاید هیچکس باور نکنه چه فحشا وتوهینایی به من میکنه.دیگه خسته شدم احساس میکنم بازنده ام.اگه جدابشم آبرو وحیثیت خانوادهم میره.از طرفی دوسش دارم نمیدونم این موجود وحشتناک بعد پنج سال عشق از کجا اومده.خواهش میکنم کمکم کنید

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : فکر میکنم شوهرم دوشخصیته س



    خب شرایط سختیه ... و بهتره برای اینکه بدونید در چه مرحله ای هستید خودتون به مشاور مراجعه کنید


    اینطوری میتونید روش برخورد با ایشون رو یاد بگیرید ...

    به هرحال نداشتن حمایت خانواده این مشکلات رو برای ازدواج داره ولی بهتره در این مورد با خانواده صحبت کنید

    به هرحال این رفتار از جایی نشات میگیره که باید دلیلش رو متوجه بشید ...

    و مشاور میتونه در این مورد به شما یاری برسونه

    در ضمن برای ادامه گفتگو این تاپیک رو دنبال کنید و از تکرار پست خودداری کنید
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5704
    نوشته ها
    645
    تشکـر
    75
    تشکر شده 416 بار در 244 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : فکر میکنم شوهرم دوشخصیته س

    نقل قول نوشته اصلی توسط zoha نمایش پست ها
    سلام. بیست وچهارسالمه. یک ساله عقد کردم.شوهرموخیلی دوست دارم .ما چهارسال باهم دوست وحالا نامزد هستیم. از ابتدای رابطه مون مشکلات زیادی باهم داشتیم که بیشترش تفاوت در طرز فکرمون بود. اما نتونستم به رابطه مون پایان بدم.چند بار اقدام کردیم حتی یک سالو بدون هم گذروندیم.اما از زمانی که عقد کردیم تصمیم گرفتم زندگی کنم واز خودم انعطاف بیشتری نشان بدم اما هرچی میگذره رفتار همسرم طلبکارانه ترمیشه. هر روز یه خواسته جدید. چرا لباست کوتاهه؟چرا بیرون میری؟چرا به من نگفتی ورفتی؟ قبلا این من بودم که دعوا وقهر راه مینداختم حالا اون کوچیکترین مساله رو بهانه میکنه و حتی تحقیرم میکنه .به خانواده م توهین میکنه. چندبار بهم گفت: همه به من گفتن تو دختر خوبی نیستی ... . یه اس ام اس یا زنگ به برادرش مثلا بگم سعید کجاست یا گوشیشوجواب نمیده باعث جنجال بزرگی میشه. طی آخرین جروبحثمون بهم گف یه فاحشه ام. فقط باید جای من باشید تابفهمید چی میگم. به هیچ عنوان عذرخواهی نمیکنه .حتی اگه من هفته ها تماس نگیرم تماسی نمیگیره. همیشه من مقصرم .من پر از عیبم. دنبال کار هستم.هر وقت موقعیت شغلی مناسبی پیش میاد اون یه برنامه پیاده میکنه منصرف بشم. در حالت عادی وبدون جروبحث شخصیتش کاملا متفاوته .خودمم احساس میکنم دونفر در مقابل من قرار دارن. اینم اضافه کنم که خانواده هامون خیلی مخالف این وصلت بودن. وخانواده شوهرم هنوزم روی خوش به من نشان نمیدن منم ترجیح میدم ازشون دوری کنم. حالا همسرم بهم گفته بیا جداشیم چون خسته شدم. من همه ی این مواردو از خانوادهم پنهان میکنم چون میدونم بیشتر وبیشتر سرزنش میشم. خیلی حساسم اما این برای شوهرم نزدیکترین کسم اصامهم نیس. بارها ازش خواستم بریم پیش یه مشاور یا روانشناس چون فکر میکنم مشکل روحی داره اما اون زیر بار نمیره حتی حاضره از من بگذره.دیگه نمیتونم باورش کنم.یه روز دوسم داره یه روز ازم متنفره. تبدیل به یه موجود عصبی شدم .این اولین باره از درددلم با کسی حرف میزنم .خانوادهم فکر میکنن من خوشحال وخوشبختم .سعید مقابل دیگران چهره متفاوتی داره شاید هیچکس باور نکنه چه فحشا وتوهینایی به من میکنه.دیگه خسته شدم احساس میکنم بازنده ام.اگه جدابشم آبرو وحیثیت خانوادهم میره.از طرفی دوسش دارم نمیدونم این موجود وحشتناک بعد پنج سال عشق از کجا اومده.خواهش میکنم کمکم کنید
    سلام

    من فکر میکنم یکبار قبلا جواب شما رو داده ام بگذریم:

    عزیز شوهر شما حتما بیماره شخصیتی است پارانوئید و شکاک و اگر زیر یک سقف برید به قول عوام خونتون رو میکنه تو شیشه تنها چاره و متد کنترل و یا درمان بیماریش هم مشاوره و داروست

    اگر پهلو یمشاور آمدند که چه خوب بعد با توجه به شدت ونوع آسیب و درمان یا کنترل تصمیم میگیرید اگر نیامدند بهترین راه جداییست چون سرزنش و.... خانواده و مردم تمام میشه ولی عذاب زندگی

    با شخص پارانوئید هرگز!

    موفق باشید


    نقل قول لطفا. سپاس

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6948
    نوشته ها
    29
    تشکـر
    0
    تشکر شده 17 بار در 12 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : فکر میکنم شوهرم دوشخصیته س

    عزیزم من فکر می کنم ایشون از ازدواج پشیمون شده و بیشتر می خواد مجرد باشه برای همین بهونه گیری می کنه .کاش باهاش آروم صحبت کنی و با مهربونی نه با جنگ و دعوا .
    امیدوارم موفق باشی

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. شخصیتهای خودشیفته و غرور
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی شغلی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-03-2013, 12:08 AM
  2. شخصیتهای کارتونی برای کودکان دوستان خوبی هستند؟
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی کودک و نوجوان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-17-2013, 11:20 PM
  3. شخصیتهای تهوع آور در محیط کــــار
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی شغلی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 08-12-2013, 05:55 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد