حمید پورشریفی اول خردادماه سال 1344 در محله ستارخان شهر تبریز در یک خانواده مذهبی چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را با نمرات خوبی به پایان رسانید ولی درگیر شدن با سئوالهایی که به تعبیری میتوان آن را یک چالش هویتی دانست موجب شد که تحصیل در دبیرستان را با نمرات ضعیفی سپری سازد. لذتی که از جوراب بافی در سرای "درعباسی" تبریز و بودن در چنین محیط کاری و فعالیت در سندیکای بافندگان سوزنی تجربه میکرد بالاتر از لذت تحصیل مییافت. در سال 1362 دیپلم تجربی را در دبیرستان فردوسی تبریز با نمره کتبی 33/10 به پایان رسانید. اگرچه قبل از آن کارهایی نظیر روزنامه فروشی و جوراب بافی را تجربه کرده بود ولی اولین شغل جدی را در نیمه دوم 1362 با حضور در نوسازی مناطق مرزی "دشت مغان" تجربه نمود. به تدریج از شدت افکار نوجوانی کاسته میشد و واقعیات زندگی عیانتر میشد. شرایط ایجاب میکرد از فردی که چندان مقبولش نبود صرفا به دلیل اینکه فوق دیپلم بود حرف شنوی داشته باشد و اینچنین بود که ضرورت ادامه تحصیل را با شدت تمام لمس کرد.
برای ورود به دانشگاه، با توجه به پیشینهی ضعیف تحصیلی در دبیرستان، تلاش جدی را آغاز نمود و در سال1363 در رشته شیمی پذیرفته شد. برخلاف دیپلم درگیر درس شده بود، در برخی از درسها نمره اول را میگرفت، در ردیف اول مینشست، از درس شیمی و اجتماع خوشش میآمد و در مجموع دانشجویی خوب ارزیابی میشد با این وجود تحصیل در شیمی نتوانست به سئوالهای باقیمانده از دوران نوجوانی وی پاسخ دهد و بدین ترتیب، در سال 1365 برای پاسخ به سئوالهایش که به تدریج اختصاصیتر و شفافتر میشد، تحصیل در رشته روانشناسی را انتخاب و برای رسیدن به آن، لازم شد 27 ماه خدمت سربازی در زمان جنگ تحمیلی را تجربه کند.
مسئولیتها و تجاربی که در دوران سربازی با آن مواجه بود ضمن اینکه خودکارآمدی عمومی وی را افزایش میداد و بستری برای قبول مسئولیتهای جدیتر در آینده فراهم میساخت، همچنین فرصتی را فراهم آورد که با انسانهایی از قومیتهای مختلف، که شخصیتها و نیازهای متفاوتی را دارا بودند همزیستی نماید؛ آنها را در شرایط بحرانی جنگ که گاهی خالصتر میشدند و گاهی ناخالصتر، تجربه نماید؛ امری که آن را در شکلگیری شخصیت حرفهایاش بسیار مفید ارزیابی میکند.
پورشریفی سال 1368 چند ماه بعد از ترخیصی از خدمت سربازی، از اولین انتخاب خود یعنی روانشناسی بالینی دانشگاه تبریز پذیرفته شد. اینبار در رشتهای تحصیل میکرد که آن را آگاهانه انتخاب کرده بود؛ در کلاسهای و بحثهای آن با شور و شوق شرکت میکرد؛ گروه ترجمه تشکیل میداد و در شرایطی که صرفا تشکلهای سیاسی فعال بودند و هنوز انجمنهای علمی دانشجویی رشد و نمایی نیافته بودند، انجمن علمی دانشجویی روانشناسی دانشگاه تبریز را با کمک دیگر دانشجویان شکل داد. از خاطرات شیرین دوره کارشناسی، به نیمسال پنجم به عنوان ایامی بسیار زاینده و پربار اشاره میکند به گونهای که ضمن کسب معدل 73/19 به عنوان بالاترین معدل در کل دوران تحصیل، توانسته بود در کلاسهای فلسفه معاصر دکتر نوالی و ماشیننویسی گروه کتابداری شرکت نماید و در خارج از دانشگاه در یک کلاس هنری آذری شرکت کند و نیز مسافرکشی را تجربه نماید که در شناخت شهروندان تبریزی آن را بسیار مفید میداند. دستیاری یکی از روانپزشکان مشهور شهر در زمینه روانسنجی در واپسین ماههای کارشناسی، اولین فرصت کار حرفهای و به تعبیری بالینی را فراهم نمود. هنجاریابی آزمون بینایی- حرکتی بندرگشتالت عنوان پایاننامه کارشناسی وی که در همراهی با دو نفر از همکلاسیهای خود انجام داد، اولین مقالهی علمی- پژوهشی ایشان را در مجله پژوهشهای روانشناختی موجب شد. وی در تیرماه 1372 کارشناسی را به عنوان رتبه اول دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی و با معدل 77/18 به پایان رسانید.
حمید پورشریفی اگرچه رشته ی روانشناسی بالینی را دوست میداشت ولی با ورود زودهنگام به عرصه ی بالینی قبل از آنکه به معنایی پایه های روانشناسی را به خوبی درک کرده باشد مشکل داشت. بر این اساس و در جوی که ادامه تحصیل در رشته بالینی امتیازی محسوب میشود، روانشناسی عمومی دانشگاه تهران را به عنوان اولین انتخاب خود برای ادامه تحصیل در نظر گرفت و در مهرماه 1372 کارشناسی ارشد خود را در این رشته از دانشگاه تهران آغاز کرد. مقارن بودن کارشناسی ارشد با ازدواج باعث شد که فارغبالی کارشناسی را نداشته و جدیتر از قبل به اشتغال فکر کند؛ بر این اساس بود که در طول فاصلهی زمانی مهر 1372 تا تیرماه 1385، مسئولیت گروه مشاوره برادران در دانشگاه آزاد اسلامی واحد جنوب تهرا ن، تدریس در همان دانشگاه و دانشگاه شهید رجایی و نیز ارایه خدمات روانشناختی در موسساتی چند را عهده دار شد. از خاطرات تلخ این دوره، عروج عارفانه ی برادرش مهندس حاج بهروز پورشریفی، طراح پل عظیم خیبر نام برده میشود. فقدان برادری که صاحبقلمان وی را "گنجینهی رازهای مهندسی دفاع مقدس" نامیدهاند بسیار تلخ بود اما آموزههایش از مرور زندگی برادر را که در آن ایام اتفاق افتاد، به گونهای که گویی که قبلا وی را نمیشناخت، فراتر از آموزههایی یاد میکند که تا آن زمان از روانشناسی آموخته بود. حمید پورشریفی به تاریخ اول مرداد 1375 با دفاع از پایان نامه خود تحت عنوان "نقش استرس در تعمیم پاسخ شرطی به محرک کلامی در افراد تک زبانه و دوزبانه" که به راهنمایی دکتر رضا زمانی و استاد مشاوری زندهیاد دکتر محمدنقی براهنی انجام گرفته بود، از دوره کارشناسی ارشد با معدل 70/16 فارغالتحصیل شد.
احراز رتبه اولی در دوره کارشناسی و درخواست دانشگاه تبریز از وزارت علوم موجب شد که پورشریفی در دوره کارشناسی ارشد از طرف وزارت علوم بورسیه شده و براین اساس در سال 1375 به محض اتمام این دوره، به عنوان مربی، عضویت در هیات علمی دانشگاه تبریز را آغاز نمود. تدریس مشتاقانه و توام با لذت موجب شد که به دلیل رتبه اولی در ارزیابیهای اساتید، دو بار از طرف معاون آموزشی دانشگاه مورد تقدیر قرار گیرد. در کنار تدریس دروس مختلف روانشناسی و دیگر فعالیتهای علمی نظیر ترجمه کتاب رفتار درمانی شناختی اختلالات اسکیزوفرنیک و ویراستاری کتاب درمان رفتاری وسواس، تجارب دیگری در این دوره شکل گرفت که از آن جمله میتوان به راهاندازی نهچندان موفق انتشارات روانپویای آذر شاره کرد. پورشریفی از آذر سال 1379 تا دیماه 1380 در سمت معاون آموزشی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه تبریز ایفای نقش نمود. وی از جمله دستآوردهای این دورهی مسئولیت، به برگزاری کارگاههای آموزشی اعضای هیات علمی دانشکده، برگزاری جشنهای مختلف از جمله آغاز سالتحصیلی و به ویژه نقش موثرش در راهاندازی دوره دکتری تخصصی علوم اعصاب شناختی اشاره میکند که در معیت دکتر حسینینسب رئیس وقت دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی انجام گرفته بود.
فضای دانشگاه برای یک مربی که فاقد دکتری تخصصی است بسیار سنگین مینماید و پورشریفی هم به خاطر همین فضا و نیز برای ارتقای هرچه بیشتر دانش و مهارتش در حوزه روانشناسی مترصد ادامه تحصیل به ویژه در خارج از کشور بود. کسب امتیاز پژوهشی مورد نیاز برای ادامه تحصیل در خارج از کشور در سال 1378 او را مسرور نمود و آگاهی از اینکه رشته روانشناسی طی آن سالها از دفترچه اعزام حذف شده بود وی را مکدر ساخت و بدین ترتیب بود که در سال 1380 در آزمون اولین دورهی دکتری تخصصی روانشناسی سلامت دانشگاه تهران شرکت نموده و با احراز رتبه دوم در آزمون ورودی این دوره را آغاز کرد. اگرچه اولین دوره همیشه مشکلات خاص خود را داراست کمااینکه برخلاف دورههای بعدی مدت دکتری بیش از پنج سال طول کشید، با این وجود و در سایهی شرایطی که گروه روانشناسی دانشگاه تهران ایجاد نموده بود، دانشجویان در انتخاب مدرسان نقش فعالانهای داشتند و این امر باعث شد که اکثر دروس، با نگاه زیستی- روانی- اجتماعی و توسط استادانی مشتمل بر روانشناس، جامعه شناس و روانپزشک یا دیگر حوزههای پزشکی اداره میشدند. حمید پورشریفی که از این پس وی را دکتر پورشریفی مینامیم بعد از آزمون جامع، کسب معدل 30/17 در دروس آموزشی دکترا و کارورزی در بخش آنکولوژی بیمارستان شریعتی، به تاریخ 30 مهرماه 1386 از رسالهی دکتری خود با عنوان "تاثیر مصاحبهی انگیزشی بر بهبود شاخصهای سلامت در افراد مبتلا به دیابت نوع دو" به راهنمایی دکتر رضا زمانی با نمره 5/19 دفاع نموده و از دکتری تخصصی روانشناسی سلامت فارغالتحصیل شد.
دکتر پورشریفی که عادت نداشت تحصیل را به صورت تکبعدی دنبال نکند، در طول دوره دکتری به انجام فعالیتهای علمی و اجرایی چندی مبادرت نمود. از فعالیتهای علمی بارزی که در اوان شروع دکترا شکل گرفت تالیف کتاب روانشناسی بالینی با نظارت دکتر امیرهوشنگ مهریار بود که بیش از پنج بار تجدید چاپ شده است. این کتاب به عنوان منبع کارشناسی ارشد مورد توجه دانشجویان مختلف قرار گرفته است. فعالیت در انجمن روانشناسی ایران که قبل از دکترا شروع شده و در طول آن به اوج خود رسید و نیز مسئولیت دفتر مرکزی مشاوره وزارت علوم از جمله فعالیتهایی اجرایی است که به گونهای وجه مشخصهی اقدامات دکتر پورشریفی بوده است.
فعالیت در انجمن روانشناسی ایران که قبل از دوره دکتری، با راهاندازی شعبه در استان آذربایجانشرقی و عضویت در چهارمین هیات مدیره انجمن، آغاز شده بود، همزمان با شروع دکتری و تمرکز بر راهاندازی وبسایت انجمن روانشناسی ایران شکلی عملیتر به خود گرفت. دکتر پورشریفی که سایت انجمن را در آستانه دهمین سال تولد آن همچنان مدیریت مینماید، آن را همچون یکی از فرزندانش دوست میدارد. برای آگاهی از علاقمندی ایشان به انجمن روانشناسی ایران، میتوان به عضویت در هیات مدیرههای چهارم، ششم و هفتم انجمن و از جمله فعالیتهایشان در انجمن میتوان به همکاری در دبیری علمی دومین کنگره انجمن و عهدهداری مسئولیت دبیر علمی سومین کنگره انجمن، همچنین راهاندازی خبرنامه الکترونیکی انجمن و مشارکت تعیین کننده در انتشار 19 شماره و در نهایت سردبیری آن اشاره کرد.وی اخیرا به عنوان بازرس دوره هشتم هیات مدیره برگزیده شده است.
مسئولیت دفتر مرکزی مشاوره وزارت علوم، حدفاصل سالهای 1383 الی 1385 و تصدی قائم مقامی معاونت سازمان نظام روانشناسی و مشاوره در امور استانها از سال 1389 تاکنون، دو فرصت مدیریت ملی در عرصه حرفه روانشناسی را برای دکتر پورشریفی فراهم کرده است. کتاب مشاوره دانشجویی فعالیتهای ایشان را در طول تصدی مسئولیت دفتر مرکزی مشاوره نشان میدهد: مستند سازی فعالیتهای مشاوره دانشجویی، توسعهی فعالیتهای آموزشی، انتشاراتی و پژوهشی مشاورهی دانشجویی، تداوم و آیینمند کردن سمینارهای بهداشت روانی دانشجویی، انجام فعالیتهای ترویجی در مناسبتها و از طریق مسابقههای سراسری، راهاندازی وب سایت دفتر مرکزی مشاوره، توسعهی آموزش مهارتهای زندگی و راهاندازی آموزش پیش از ازدواج در دانشگاهها، پیشگیری از خودکشی در دانشگاهها از طریق مدیریت تدوین شیوهنامه مداخله در رفتارهای خود آسیب رسان و طرح جامع پیشگیری از خودکشی، سازماندهی پیشگیری از مصرف مواد در دانشگاهها از طریق راهاندازی طرح رابطین تخصصی پیشگیری و مدیریت تدوین طرح جامع پیشگیری از مصرف مواد در دانشگاهها.
دکتر پورشریفی در طول حضور نزدیک به یک ساله خود در سازمان نظام، این توفیق را داشته است که تشکیل شوراهای استانی سازمان نظام را در کل کشور مدیریت نماید. صفحهی شوراهای استانی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره به گونهای گویای فعالیتهای ایشان در سمت قائم مقامی معاونت سازمان نظام در امور استانها است.
ماموریت به گروه روانشناسی دانشگاه تهران در فاصله زمانی مهر 1386 تا پایان شهریور 1387 و نیز انتخاب شدن به عنوان عضو و در نهایت نایبرئیس انجمن روانشناسی سلامت ایران در نیمه دوم سال 1389 که بعد از قریب شش ماه با استعفای ایشان به پایان رسید، همچنین انتخاب شدن به عنوان عضو سومین دوره شورای مرکزی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره بر اساس انتخابات پنجم اسفندماه 1390 از جمله موارد قابل ذکر در سوایق علمی- اجرایی وی میباشد.
تا پایان سال 1390، بخشی از فعالیتهای علمی دکتر پورشریفی را میتوان در تالیف و ترجمه 8 کتاب، داشتن 35 مقاله ( 14 مقالهی isi و 21 مقالهی علمی – پژوهشی)، سرپرستی چند پژوهش ملی و هدایت و استاد مشاوری 45 پایان نامه در سطوح دکتری و کارشناسی ارشد ذکر نمود.
دکتر پورشریفی در نظر دارد در سال 1391 و سالهای آتی در عرصه ی حرفه ای میزان تمرکز خود را بر انجمن روانشناسی ایران کاهش داده و به جای آن و در حد توان به ارتقای سازمان نظام روانشناسی و مشاوره همت بگمارد و در عرصه ی زندگی شخصی در نظر دارد با استعانت از پروندگار متعال، کلینیک شخصی خود را راه اندازی و در این حوزه برخی از افکار مرتبط با رشد رشته و حرفه ی روانشناسی را دنبال نماید.