با سلام 23 سالمه تویه شرکت موادغذایی حسابدارم حقوقم خداروشکر خوبه .سال سوم رشته مهندسی فناوری هستم .یکسال پیش با یکی از همکارام صمیمی تر شدم .اون یکسال از من بزرگتره.آدمی هستم که خیلی به وفاداری وخیانت اعتقاد دارم. بعد از چند ماه از آشناییمون متوجه شدم با یه دختر دیگه دوست هستش .ومن رابطه مو باهاش تموم کردم چون واقعا متنفرم از خیانت.بعد از یک ماه دوباره اومد وخواهش والتماس و....خلاصه دوباره باهم شروع کردیم.دوباره بعد از چند ماه متوجه شدم دوباره با همون دختره دوسته واینبار دیگه برای همیشه گذاشتمش کنار.بهم راه حلی بدید کمتر بهش فکر کنم و کمتر یادش بیفتم.بعضی وقتا واقعا داغون میشم وقتی یاد اون لحظه های باهم بودنمون می افتم یا لحظه ای که با اون دختر دیدمش .ضمن اینکه چون همکار هستیم بعضی وقتا میبینمش دلم هوای اون روزا رو می کنه. خیلی عصبی شدم با کوچیکترین تلنگری گریه می کنم.خواهش می کنم بگید چیکار کنم تا دیگه برام مهم نباشه .ممنون از لطفتون ببخشید نوشته ام خوب نبود وزیاد بود.