با سلام و درود به شما دوستان گرامی
جامعه ایران جز مرد ستیز ترین جوامع هست کافی است تا در جایی از حقوق مردان حرف بزنی و به تو لقب زن ستیز بدهند ولی کافی است زنی در صداوسیما به طنز شعور مردان را به سخره بگیرد نه تنها مورد انتقاد قرار نمیگیرد بلکه همه برایش دست میزنند وحتی بعضا اورا روشنفکر میدانند..دیدم که میگم.
در این جامعه چیز هایی میبینم حتی در اینجا که نمیتوانم ساکت بمانم و به جهل مردم سکوت کنم...میگویند مردان بیشتر است زنان خیانت میکنند{در صورتی که پژوهش های دانشگاه های معتبر چیز دیگری میگوید}...میگویند مرد ایرانی هوس باز و تنوع طلب است ولی زن ایرانی نمونه و تک.تا کی میخواهید به این جهل خود ادامه دهید و همیشه مردان را مقصر بدانید؟؟هیچوقت در این کشور صحبتی از حقوق مرد زده نشده اونوقت شما حرف از برابری میزنید؟؟
در مورد میزان خیانت مردها نباید اشتباه کنیم، زیرا دقیقاً به همان تعداد نیز همیشه زنی در آنطرف قضیه وجود دارد، منتهی پذیرش آن برایمان سخت است، زیرا در اینصورت، غیر مستقیم خانواده خودمان نیز زیر سؤال میرود، بنابرین همیشه چشممان را بر آنطرف قضیه میبندیم و ترجیح میدهیم، خیلی راحت مردها را مقصر جلوه دهیم!
درست است که مردها در ظاهر ابتدا پیشقدم میشوند، ولی در اصل اگر زنی به مردی رو ندهد، معمولاً مردها جرات جسارت نخواهند داشت. اگر هم جسارت کردند، وقتی محکم دست رد به سینه شان خورد، پس میکشند. در غیر اینصورت به آن نه خیانت، بلکه مزاحمت و تجاوز جنسی میگویند، درحالیکه روی سخن ما این باور غلط همگانی است، که مردها در زندگی زناشویی بیشتر خیانت میکنند.
واکنش درست زن آگاه و مسئول در یک جامعه سالم، در صورت مشاهده نظر داشتن غیر متعارف مرد بیگانه، در میان گزاشتن بلافاصله و بی پروای آن با همسرش است.
مطلبی که در مورد خیانت مردان فراموش میشود این است، که آنان با خودشان نمیخوابند تا به زنشان خیانت کرده باشند، پس همیشه دستکم یک زن ناشناس در آنطرف قضیه وجود دارد، پس لاجرم زنان و مردان به یک میزان خیانت میکنند، ولی از آنجهت که جامعه از زنان انتظار بسیار بالای نجابت دارد، آنها بناچار در پنهانکاری مهارت ویژه ای از خود نشان میدهند، ولی مردان بدلیل نداشتن منع چندان اجتماعی، مغرورانه از هنر مردانگی خود نیز برای یکدیگر تعریف میکنند و به هم پز اش را میدهند!
از طرفی نهادن بار گناه خیانت و اتهام، تنها بر دوش مردان به این معنی است، که زن مانند یک خانه بی درو پیکر است، که هر مردی از راه رسید فقط کافی است، که پرده را کنار زده، وارد شود و به کار خودش بپردازد و برود، بنابرین مردان وظیفه خود میدانند که بر سرتاپای زنانشان حجاب بکشند و سگ پاسبان پرده سرای خود باشند تا مبادا غریبه ای سرش را زیر انداخته وارد خانه شان شود، (اصطلاح طرف سگ دارد از همینجاست) اسم اینکار را نیز با افتخار نجابت زنانه و غیرت مردانه و پاسداری از ناموس میگزارند!
و از طرفی دیگر نیز زنان خیالشان از بار مسئولیت راحت است، پس اگر کسی از در وارد شد، راه باز است و عیش دوام دارد و صد البته مقصر اصلی، پاسبان جلوی درب خانه اوست نه خودش!
مرد ایرانی نیز این اصل را میداند، بنابرین مترصد است تا مرد همسایه، دوست یا فامیل، لحظه ای غفلت کند و آنگاه فرصت را غنیمت میشمارد و پرده را کنار زده و وارد سرای طرف می شود و یا علی از تو مدد، انگار که طعمه یامفت یافته است!
این است که مرد مسلمان با دیدن زن بی حجاب و بدون مرد به گمانش مهمانی عمومی با چراغانی است و او اجازه دارد خودش را سر میز غذا دعوت و شکمبارگی کند! همینگونه است که زنان مسلمان نیز بی حجابی را برابر لختی و حلوای خیراتی بودن میپندارند، که هر آن میتوانند مورد تعرض گرسنگان قرار بگیرند، پس برای در امان بودن باید پوشیده بود و برای اطمینان بیشتر حتما یک مرد نیز به همراه داشت!
نتیجه اینهمه تناقضات و دوگانگی این میشود، که همه به نوعی قاعده بازی "حجاب"، "زن نجیب " و "مرد غیرتمند" را بلدند و در این میان زنها سرکوب و انگشت اتهام را به سوی مردان نشانه میروند، پیام این بازی، یعنی تو ای مرد ایرانی خیالت راحت باشد، که ما زنان ایرانی نجیبیم و این شمائید، که حریص و مزاحمید و به زنهایتان خیانت میکنید!
البته چون "زنان نجیب ایرانی" تا جای ممکن در خیانت پنهانکاری میکنند، "مرد غیرتمند ایرانی" نیز خیالش راحت است، که زن او از این قاعده استثناء است، زیرا زنش با حجاب و از پاسبانی خودش نیز خیالش جمع است و این فقط مردان دیگرند، که او از بی غیرتی ایشان خبر دارد، زیرا خود به سرایشان رفت و آمد میکند!
اگر هم که ماجرای کسی لو رفت، طبق معمول طوفانی بپا میشود و مقصرین نیز از قبل پیدا هستند، یک "مرد بیغیرت"، که به زنش ظلم شده و یک "مرد خیانتکار" که به زنش ظلم کرده، راه حل نیز از پیش مشخص است، هر دو طلاق بگیرند و هر کسی سوی خودش روان شود تا شرافت جامعه خدشه دار نماند، غافل از آنکه زمین و قواعد بازی همان است، که بوده و فقط مهره هایش عوض میشوند.
پس هر دو طرف راضی و جامعه نیز خرسند، که نظم و شرافت همه دوباره سر جای خودش برقرار است و در جمود پس از شوک رسوایی، بازی همچنان تا نوبت بعدی در آرامش ادامه می یابد و هرکس در خفا به کار خودش مشغول و همه خوشحال که ماجرای خودشان لو نرفته و تا فاجعه بعدی میتوانند با خیال راحت به مراد دلشان برسند
چون که در این تاپیک حرف از حق مرد زده شده تاپیک مرا مدیر گرامی پاک میکند یا اگرم نکنند گروهی مثل مغول به من به عنوان زن ستیز حمله خواهند کرد