سلام دوستان .
قبل از هر چیز بزارید یه چیز رو بگم من الان 17 سالمه و این مشکلمو به زبون نیاورده بودم اما این دفعه دلمو
به دریا زدم و میخوام یکم از این باری که رو دوشمه برداشته بشه .
دوستان ماجرای من سر دراز داره پس سعی میکنم خیلی خلاصه بگم .
من توی بچگی دوبار مورد تجاوز قرار گرفتم همینطور توی 14 سالگی و چند باری توی 17 سالگی .
خوب بزارید یکم توضیح بدم وقتی بچه بودم زمانی که این اتفاق واسم افتاد چیز خاصی هم نبود(یعنی به اونجاها نکشید و فقط به زور به من چسبیده بود)
طرف حدودا 17یا18 سالش بود ولی توی اون موقع با این که بار اولم بود و حدود 5 تا شیش سال سن داشتم یه حس عجیبی بهم دست دادم انگار خوشم اومد
در عین حال میترسیدم که کسی بدونه! .(الان ها فهمیدم که اون موقع واقعا خوشم اومده بوده)
این درد رو توی دل خودم تا 14 سالگی نگه داشتم . باید بگم توی اون چند سال بعد از اولین بارم بیشتر با همجنسبازی یا همجنسگرایی آشنا شدم و تمایلم به شدت
زیاد شده بوده تا اینکه توی 14 سالگی دست به انجام اون کار زدم ولی بگم باز هم نذاشتم به جای وخیم برسه و فقط در حد عادی بود .
توی همین امسال هم که خودم واقعا ندونستم چجور موقعیتش پیش اومد! دو سه بار با یه پسر که سنش یک سال بزرگتر از خودم بود این کارو کردم ولی بازم به خودم
اجازه ندادم که برسه به جای باریکش .
بزارید ساده بگم هیچوقت تا حالا چجور بگم ن ک رد ن م فقط در حد بوس یا چیزای دیگه بوده.
راستش رو بخواید دلیل اصلی که تا الان اون کارو نکردم ترس از خدا بوده و بس . و اینکه نمیتونم به خودم اجازه این کارو بدم
شاید اولین فکرتون این باشه که من آدم کثیفی هستم ولی به خدا قسم هر چی گفتم کاملا راست بود، کسایی که این مشکل رو ندارن مسلما نمیتونن درک کنن چه
دردیه که پسر باشی ولی همش دوس داشته باشی زن باشی .
شده هر شب گریه کنی هر شب از ته دل خدای خودتو نفرین کنی شده به خاطر رفتار دخترونت همش تو سری بخوری؟
من دقیقا نمیدونم که الان همجنس بازم یا همجنسگرا . ولی اینو بگم که وقتی بچه بود و اون اتفاق افتاد در اصل لذت بردم و ترسم در کنارش بود .
حالا سوال من اینه من کدومشم؟
و یه سوال دیگه تا الان هرجا خوندم میگن درمانی نداره! شما از روی حرفای من چه نتیجه ای میگیرید؟ آیا واقعا درمان نشدنیه؟